خواب

خیلی وقته می‌خوام راجع به خواب بنویسم. گفته بودم که سپهر یه مدت پیش من می‌‌خوابید. الان یه ماهی می‌شه که تو تخت خودش می‌‌خوابه. ولی هنوز تقربیا دو ساعت یکبار بیدار می‌شه. برای وقت دکتر ۶ ماهگیش که رفته بودیم دکتر گفت که وقتشه که آموزش خواب (sleep training) برای بچه رو شروع کنید. شاید قبل از اینکه آدم خودش بچه بیاره باورش نشه که خوابیدن هم یکی از چیزاییه که بچه اولش بلد نیست. خواب همه آدم‌ها تشکیل شده از بازه‌های خواب عمیق و سطحی. ولی ما یاد گرفته‌ایم که وقتی به این خواب سطحی می‌رسیم دوباره خودمون رو بخوابونیم. ولی بچه‌ها اینو بلد نیستند و مثل بقیه چیزها هر بچه‌ای متفاوته تو اینکه کی اینو یاد بگیره.

ولی وقتی کسی می‌گه آموزش خواب معمولا منظورشون یه روش خاصه. روشی که از همه بیشتر طرفدار داره رو بهش می‌گن روش فربر (Ferber Method):

اول از همه هرشب روتین خاصی برای خواب باید داشته باشید. مثلا حمام، قصه خوندن، لالایی، خواب. موقع خواب که شد بچه رو که هنوز بیداره (ممکنه خواب‌آلو باشه ولی خواب خواب نباید باشه) تو جاش می‌گذارید و از اتاق می‌رید بیرون.  حالا بچه‌ای که عادت نداره خب گریه می‌کنه. بعد تو بازه‌های زمانی که هی بیشتر و بیشتر می‌شند برمی‌گردین بچه رو چک می‌کنید ولی بلندش نمی‌کنید. مثلا پیشنهاد دکتر ما این بود که شب اول بار اول ۵ دقیقه، بعد ۱۰ دقیقه بعد ۱۵ دقیقه و همین طور ۱۵ دقیقه به ۱۵ دقیقه. شب دوم بار اول ۱۰ دقیقه، بار دوم ۱۵، و بعد هر ۲۰ دقیقه. و همین طور هرشب ۵ دقیقه اضافه می‌شه.

کسایی که به این روش اعتقاد دارن می‌گن که اکثر بچه‌ها دو سه شب بیشتر به همچین چیزی احتیاج ندارند و بعد یاد می‌گیرن و خودشون می‌خوابند. برای این روش زودتر از ۴ ماه هنوز خیلی زوده  و بعضی‌ها هم می‌گن خوبه تا ۶ ماه هم صبر کرد که دیگه بچه احتیاجی به شیر خوردن شب هم نداشته باشه.

و خب می‌تونید حدس بزنید که بعضی‌ها هم با این روش مخالفن. مثلا می‌گن که بچه‌ای که گریه کنه و کسی جوابش رو نده به پدر و مادرش بی‌اعتماد می‌شه و بعدا در بزرگسالی دچار کلی مشکلات می‌شه. یا اینکه خیلی پدر مادرهای کمی هستند که طاقت این‌کار رو داشته باشند و بعد یه شب می‌رن بچه رو بغل می‌کنند و خب چیزی که از همه مهم‌تره تو هر روشی اینه که مدت خوبی بهش بچسبی. و بعضی‌ها هم که می‌گن اصلا این کار نمی‌کنه و بعضی بچه‌‌ها می‌تونن تا ابد گریه کنند و نخوابند.

بگم که من قصد ندارم این روش رو پیاده کنم. نسبت به کسایی که بهش اعتقاد دارن هیچ قضاوتی ندارم و فکر نمی‌کنم اصلا بشه این گزاره‌ها رو ثابت کرد که حالا گریه بچگی چه اثری در بزرگی داره. ولی چیزیه که احساس می‌کنم لزومی نداره. تا حالا برای یاد دادن چیزی به بچه‌ نگذاشته‌ام که گریه کنه و نسبتا تو پیشرفت‌هاش خوب بوده. و بعد تا جایی که می‌دونم تو ایران حداقل تا نسل ما پدر مادرها روش خاصی در آموزش خواب به ما نداشتن و بالاخره ما یاد گرفتیم بخوابیم. ( نه اینکه بگم باید به همون روش پدر مادرها بچه بزرگ کرد یا روش خاصی نداشت ولی وقتی روش خاص توش گریه کردن داشته باشه من بی روشی رو ترجیح می‌دم!). شما نظرتون چیه؟ بچه‌های خودتون یا دور و برتون چه جوری خوابیدن رو یاد گرفتن؟ حاضرین این روش رو امتحان کنید؟

پ.ن. اتفاقا یکی از دوستام از سه‌شنبه (دو روز پیش) شروع کرد که همین روش فربر رو امتحان کنه و دیشب بچه‌اش ۱۱ ساعت پشت سر هم بدون هیچ گریه‌ای خوابیده.

7 thoughts on “خواب

  1. Fahimeh

    Salam

    Ye modatie weblogeto mikhoona, kheili sade o ravoon o ghashang minecisi, man hanooz nini nadaram, vali age dashtam manam nemigzashtam gerye kone,kamelan bat movafegham

  2. سیما

    چه جالب! تا حالا نشنیده بودم چنین آموزشی وجود داره… والا من هنوزم با این سن و سال نمی تونم خودم رو خواب کنم مگر اینکه بیهوش شم :)))) پس بگو از کجا آب میخوره! :))

  3. عارفه

    من هم اگه بچه داشته باشم هرگز حاضر نمی شم که برای یاد دادن چیزی به بچه ام بذارم گریه کنه، کلی هم نسبت به اون دکتری که همچین توصیه ای بکنه بی اعتماد میشم! آخه کجای این روش علمیه؟
    اتفاقا یکی از قسمت های اخیر desperate housewives هم یه اشاره ای به این موضوع داشت، نمی دونم دیدی یا نه؟!

  4. لیلا

    منم یکی از دوستام این روش رو پیاده کرد البته فکر کنم بعد از 1 سالگی بود. ولی منم دلم نمیومد این کارو کنم. زهرا هم وقتی از شیر گرفتمش خودش یاد گرفت.

  5. sabokvazn

    ببین من سر شروین گذاشتم که دو شب گریه کنه…شب اول 45 دقیقه شب دوم بعد از 15 دقیقه بیهوش شد … حدودا 6 ماهش بود… از شب سوم ساعت 11 خوابید 6 بیدار شد.. یکی دو ماه خوب بود باز سر دندون درد و واکسن و این چیزها سیستمش بهم خورد و هر چی رشته کردیم پنبه شد…بعد از 12 ماهگی وقتی شیر گاو را شروع کردم شبها 11 می خوابید تا 8-9 صبح.. خودش یاد گرفت…با شروین یک مشکلی هم که داشتم این بود که وقتی بیدار می شد و شیر می خورد فکر می کرد صبح شده و دوباره نمی خوابید…مثلا 3 صبح بیدار می شد و تا 6 صبح بیدار بود!!!!
    با لی لی اوضاع متفاوته… مثلا ساعت 11:30 سینه می خوره تا 12:30 بعد 2 یا 3 صبح بیدار میشه 5 دقیقه سینه می خوره می خوابه بعد 6-7 بیدار می شه 10 دقیقه می خوره می خوابه بعد 9 بیدار می شه 10 دقیقه می خوره می خوابه … بعد 11 بیدار می شه بعد 1… نصفه شبها هم عوضش نمی کنم چون فقط جیش می کنه… برای همین از تخت پائین نمیام … پیش خودم هم می خوابه… می دونم که بدبخت می شم بخوام از پیشم جداش کنم البته این روند مال شبهای خوبش است شبهای بدش هر یکساعت یک دفعه بیدار می شه و بعضی وقتها میگه سینه را از تو دهنم در نیار!!!!! اصلا هم نمی خوام بگذارم گریه کنه… می گم بزرگتر بشه ببینم چی می شه… شاید وقتی به طور جدی غذا را شروع کنم و چهار دست و پا کنه خسته تر بشه و خوابش هم بهتر بشه…البته می دونم بزرگتر بشه وضعم خرابتر می شه… ولی الان 5 ماهش هم نشده… البته شنبه می شه 5 ماهش… خلاصه خیلی تو فکرم… همش می گم شروین را گذاشتم 2 شب گریه کرد 2 ماه خوابید بعد دوباره 4 ماه بیدار شد… فایده اش چی بود؟؟ بعدم خودش بعد از یکسالگی یاد گرفت…..

  6. سارا

    سلام رویا جونم من رضا رو تا وقتی شیرم رو میخورد تو اتاق خودمون ولی رو تخت خودش میخوابوندم بعد از دو سالگی یواش یواش دیگه اتاقش میخوابید و مسئله این بود و هست که با آرامش بخوابه یعنی همون مراسم قبل از خواب که نیم ساعت سه ربعی طول میکشه انجام بشه تا آرام تو اتاقش خوابش ببره. شبهایی هم که خواب بد ببینه میاد پیشمون الان. ولی اون روش رو من هم هیچوقت نتونستم اعمال کنم. چون به نظرم روش نربیتی طبیعی و سازگار با طبیعت انسان بر پایه ی گریه نمی تونه باشه چون قطعا آرامش رو ازش میگیره و با خستگی ناخوشایندی خوابش میبره. حالا هر سنی میخواد باشه.

  7. نوشا

    سلام دوست عزیز… از آشناییت خوشحالم. من وبلاگت را نمی شناختم اولین باری هست که میام اینجا.
    در مورد گریه اینجا می گن: قدیمها گفته می شه بگذارید بچه ها گریه کنن که حنجره شون قوی بشه. الان نظر بر اینه که بچه وقتی که گریه می کنه یعنی نیاز به کمک داره. برید پیشش و سعی کنید تسلی اش بدید که این البته به این معنی نیست که حتما باید بغلش کنید و از توی تختش درش بیارید اینها. بعضی وقتها فقط کافیه که بنشینید کنارش و نوازشش کنید تا آروم بشه. (این بخش تئوری قضیه هست البته)

    در مورد سوالت روی وبلاگ من هم باید بگم که کلا ماما تا وقتی میاد که تو نیاز به کمک داشته باشی که معمولا هفته اول هر روزه هست و کم کم آدم روتینی پیدا می کنه که لازم نیست دیگه هر روز یک نفر بیاد سربزنه… همه اینها را می تونی خودت هماهنگ کنی. بیمه حداقل هزینه ۱۶ جلسه به اضافه ۴ جلسه مشاوره را پرداخت می کنه اما عملا می شه تا خیلی بیشتر از این هم کشش داد.

Comments are closed.