ویزیت یک‌سالگی

امروز برای ویزیت یک‌سالگی سپهر بردیمش دکتر (راستی یادم اومد که باید از تولدش و کلا یک‌ساله شدنش هم بنویسم). بعد از ۵ سال زندگی تو پرینستون دیگه جا افتاده بودیم و هم از دکتر خودم هم از دکتر سپهر راضی بودم. مخصوصا جایی که برای سپهر می‌رفتم یه کلینیک خیلی تر و تمیز بود و همه چیش خیلی منظم مرتب بود. اینجا که اومدیم باز دوباره بیمه باید انتخاب می‌کردیم و دکتر برای خودمون و برای سپهر و …. فکر کردیم اگه تو سیستم دانشگاه باشیم احتمال اینکه دکترهای بهتری پیدا کنیم بهتره. و خلاصه با هر اطلاعاتی که می‌شد روی اینترنت پیدا کرد دکتر انتخاب کردیم. امروز که رفتیم از دکترش خوشم اومد. خیلی خوش اخلاق بود و خوب سوال کرد و به سوال‌های من با دقت جواب داد. با سپهر هم خوش‌اخلاق بود. ولی حقیقتش از مطبش خوشم نیومد. مثلا اونجا قسمتی که منتظر می‌نشستیم برای کسایی که مریض بودن و کسایی که سالم بودند دو قسمت جدا داشت که خب مخصوصا برای بچه‌ها که دستشون رو به همه چی ‌می‌زنن خیلی مهمه. یا مثلا اونجا تو هر اتاقی وزنه بود ولی اینجا باید بچه‌ رو بدون لباس هلک هلک می‌بردیم یه جا که وزنه بود. بدیش اینه که حالا نمی‌دونم چه جوری بریم یه دکتر دیگه پیدا کنیم و بعد حالا اگه اون مطبش خوب باشه معلوم نیست که خودش خوب باشه. خلاصه دردسریه.

و اما خود ویزیت. وزنش همچنان در رده بالاست و قدش متوسط. دیگه چون یک‌سالش گذشته می‌تونه شیر گاو، عسل، ماهی، سفیده تخم‌مرغ، خشکبار (؟، یعنی گردو، بادوم، پسته،…) و خلاصه دیگه یعنی همه چی بخوره. گفت که توصیه می‌کنن که یک‌سالگی بچه رو ببریم دندوناش رو ببینن (که حالا مصیبت پیدا کردن دندون‌پزشک بچه‌ هم داریم).

بعد ما چون ایران رفته بودیم باید برای سل تست می‌شد. هموگلوبینش هم دفعه پیش آزمایش داده بودیم ولی چون دیگه ما همون فوری بعدش اومدیم اینجا من وقت نشده بود از دکتر دقیق بپرسم راجع بهش. وقتی مدارکش رو از اونجا گرفتم که بیارم خودم نگاه کردم دیدم با اینکه تو محدوده نرمال بوده ولی به طرف کم بوده. به همین خاطر از دکتره پرسیدم و گفت برای اینکه خیالت راحت شه باز هم تست می‌کنیم. چهار تا هم که واکسن داشت. دیگه بیچاره بچه سوراخ سوراخ شد. خیلی گریه کرد و حالا که می‌فهمه خیلی دردناک‌تر گریه می‌کنه. گوله گوله اشک می‌ریزه و یه طوری نگاه می‌کنه که چرا منو برنمی‌داری. خیلی این دفعه سخت بود. الان هم که یه کمی تب کرده و خوابیده.

5 thoughts on “ویزیت یک‌سالگی

  1. لیلی

    من تا به حال دکترهای یوسی ای دی رو ندیدم اما یکی از دوستان که دو تابچه داره اینجا و حدود 10 سالی هست که اینجاست، موکدا توصیه کرد که سراغش نرم! و گروه بیمارستان اسکریپس رو پیشنهاد کرد. تابحال که خیلی خوب بوده :) اگه دوست داشتین تست کنین!

    1. رویا Post author

      مرسی از راهنمایی. باید چک کنم ببینم بیمه ما رو قبول می‌کنند یا نه و حتما می‌رم چکش می‌کنم.

  2. مینا

    چه عجیب, ایران یکی از ساده ترین و بی دردسرترین واکسن ها واکسن یکسالگیه. ریحانه تقریبا اصلا گریه نکرد (تا اونجا که یادمه بجز قطره فقط یه واکسن به دستش زدند) و حتی واکسنش هم طوریه که می گفتند ممکنه دو هفته بعدش تب کنه بچه که خوشبختانه ریحانه اصلا تب نکرد. یعنی عوض شدند واکسن ها؟!
    راستی تا یادم نرفته تولد آقا سپهر مبارک باشه:) انشاءاله تولد 120 سالگیش :*

    1. رویا Post author

      نه مینا. واکسن‌‌های اینجا و ایران فرق داره. نمی‌دونم ایران دقیقا برنامه واکسن چیه. الان سپهر واکسن سرخک، سرخچه، اوریون (که همه‌اش با همه) ، هپاتیت آ، آبله مرغون و یکی هم PCV که ضد یه جور ذات‌الریه است رو زد.

  3. لیلا

    چند وقته نیومده بودم چقدر پست اضافه شده:) تولد سپهر تپلی مبارک با یه عالمه بوس. ایشالا همیشه سالم و شاد زیر سایه مامان باباش باشه.

Comments are closed.