روزمره

– امروز به سپهر ماهی دادم برای اولین بار. البته به عنوان سس ماکارونی. بدش نیومد.

– بالاخره زودپز خریدم. هی همه تعریف زودپز رو می‌کردن من می‌ترسیدم ازش. از اون فیس فیسش می‌ترسیدم خیلی. بعد از کلی تحقیقات یکی خریدم. دیشب خورشت آلو اسفناج درست کردم در عرض نیم ساعت. تجربه خوبی بود. راضیم!

– امروز بالاخره سپهر به من گفت مامان. البته یه مدتی بچه بود می‌گفت ماما ماما. ولی بعد انگار یادش رفته بود. ولی امروز باز گفت. حالا ببینم تا فردا یادش می‌مونه یا نه.

– دارم کتاب گزارش یک آدم ربایی رو می‌خونم.

5 thoughts on “روزمره

  1. ساراي

    درود دوست من. مرسي از ايميل من هم يه ايميل فرستادم براتون

    اما راستش من هم هنوز زودپز نخريدم چون مي ترسم . آخه يه بار زودپز زن عموم تركيده بود و سر زودپز از اشپزخونه تا توي هال دنبال زن عموم راه افتاده بود كه بزندش:)

    ولي مي گن مارك المانيش خوبه . اما خودمونيما اون زودپزا براي ديزي و كله پاچه بود نه براي خورشت الو اسفناج:)

    خوش باشي و نوش جون سپهر عزيز. منم ديروز به پانيذا كمي موز دادم

    سبز باشي

  2. morteza

    zoodpaz ro faghat mikhastam begam ke bad az har ghaza opokhtan in manfazeze khoruje hava, hamunja ke fes fes mikone ro hatman khub beshurid be tori ke chizi zabzi tya ashghali gir nakarde bashe va hatman ghabl az pokhtan ghaza un manfaz ro dobare chek konid ke baz bashe, khodaye nakarde nagefte bashe.
    va in sedash sedaye fes fes ro dar tule pokhtan dar nazar dashte bashid ke age seda bashe yani khoruji saleme va khube, age seda nabud va hich bokhari bad az ke ab jush biyad nabashe shak konid ke mokene baste shode bashe, dar un surat un ro dobare tamiz va manfaz ro baz va azad konid

  3. لولو

    منم خیلی راضی و خشنودم که هر روز می نویسی!
    گزارش آدم ربایی رو منم خیلی مشتاق شده ام که بخونم!

Comments are closed.