روزمره

– خوشبختانه سپهر تبش امروز قطع شد. قرمزی جای واکسنش هنوز خوب نشده که امیدوارم اونم زودی بره.

– سپهر از بعضی چیزای صدا دار می‌ترسه. مثلا از جاروبرقی. خب این خیلی به نظرم طبیعیه و خیلی هم شنیدم که بچه‌ها از جاروبرقی می‌ترسن. ولی وقتی از یه صدای معمولی می‌ترسه با خودم فکر می‌کنم یعنی این طبیعیه؟ نکنه بچه ترسو یا مضطربی باشه؟ تا حالا که سعی کردم اگه از چیزی می‌ترسه مجبورش نکنم طرفش بره. مثلا از حلزونش که گفته بودم می‌ترسید چند وقتی که با حلقه‌هاش بازی کرد و بزرگ‌تر هم شد و خودش می‌تونست راه بندازه حلزون رو دیگه نمی‌ترسه و خیلی هم خوشش میاد. شاید هنوز بچه‌ است ولی امیدوارم در بزرگیش خیلی هم محتاط نباشه!

– آخر هفته هم تموم شد.

7 thoughts on “روزمره

    1. 40tike

      آره سپهر پسرش که مامانی مث رویا داره شوهرش که جفتشونو داره.

    2. رویا Post author

      خوشبخت که واقعا هستم و امیدوارم یادم هم بمونه هرروز که خوشبختم. ولی البته احساس نمی‌کنم از وب‌لاگم خوشبخت‌ترین! بود بباره. :))

  1. 40tike

    رویا جون به نظر من طبیعی تازه بزرگتر که میشن ترسو ترم میشن و صد البته ترسشونو با پرسیدن این چیه صدا میکنه؟ (نقل به مضمون از طرف پسرم) بهت میگن. حساسیت نشون نده البته اگه نمی ترسید جای تعجب بود.

  2. لیلا

    خدا رو شکر که تبش قطع شد. امان از تب بچه ها که پدر مامانا رو در میارن.
    ترسشونم فکر کنم طبیعیه. زهرا هم کوچیک بود از جارو برقی می ترسید که هر چی بزرگتر شد بهتر شد حالا دیگه می خواد جارو هم بزنه! ازصدای بعضی اسباب بازیاشم می ترسید که به مرور ازشون خوشش میومد. تو هر سنی از یه چیزای خاصی می ترسن.

    1. رویا Post author

      پس خوبه. از بس دور و برمون بچه نیست واقعا نمی‌دونم چه چیزایی طبیعیه و چی‌ها نه.

Comments are closed.