– امروز سپهر رفته بود سراغ لپتاپ علیرضا. بعد علیرضا دکمهها رو بهش نشون میداده و اینا. این وسط از اسم space خوشش اومده و اومدم میبینیم داره قاه قاه میخنده میگه space. بعد حالا شب بعد از حموم که دارم لباس تنش میکنم یهو یه کمی فکر میکنه و قاه قاه میزنه زیر خنده و میگه space.
– تو یکی از کتاباش مامان قصه شب به بچهاش میگه night, night little pookie.اونم به مامانش میگه night night little mommy. بعد من تقریبا هرشب که بهش شب به خیر میگم بهش میگفتم نایت نایت سپهر. بعد اشتباهی به جای مامی میگفت نینی. اینه که منم دیگه بهش میگفتم نایت نایت لیتل نینی. حالا یکی دو شبه شروع میکنه چیزای مختلف رو میگه مثلا دیشب میگه نایت، نایت دیوار، نایت نایت سقف. امشب میگه نایت نایت اسباببازی، نایت نایت چراغ.
– البته همه جا هم به این خوبی قانون رو پیدا نکرده. مثلا یه سری کتابهای خودمون بود که خیلی مهم نبودن و گذاشته بودیم پایینتر که اگه خواست پاره کنه. بعد بعضی وقتا اینا رو میاورد که بخون. منم تند تند ورق میزدم و بهش میگفتم نگاه کن این که عکس نداره. کتاب سپهر نیست. حالا با اینکه میدونه عکس هم نو کامپیوتر هست و با دوربین هم عکس میگیریم. ولی امروز که یکی از کتابای خودش رو برداشتم که از توش یه داستان انتخاب کنم و تند ورق میزدم، میگه عکس عکس. خیال میکنه این مدلی ورق زدن هم اسمش عکسه.