خیلی وقته میخواستم راجع به خواب سپهر بنویسم حالا که مریم هم پرسیده بود گفتم یه چیزایی بنویسم. راستش نمیشه بگم تجربه موفقی داشتیم تو خوابوندن سپهر. دیگه داره دو سالش میشه و هنوز خوابش کامل کامل درست نشده. گرچه که به نسبت قبل خیلی خیلی بهتر شده و من واقعا ناراضی نیستم.
از همون شش ماهگی دکتر سپهر میگفت که از لحاظ فیزیکی میتونه شب دیگه اصلا شیر نخوره و بخوابه و همون روش Ferber که بگذاری گریه کنه و بعد هر ۵ دقیقه و بعد هر ۱۰ دقیقه و … بری سراغش رو پیشنهاد میکرد که من نمیخواستم و نمیتونستم بگذارم گریه کنه. دوباره یک سالگیش که بردیم دکتر دندانپزشک اون خیلی با دعوا گفت که اصلا نباید در طول شب شیر بخوره. اون موقع سعی کردیم خیلی جدیتر سعی کنیم شب شیر نخوره. ولی باز موفق نشدیم. معمولا این طور بود که ۸ که میخوابید ساعت ۱۲ اینا بیدار میشد و اگه بهش شیر نمیدادم یا اصلا راضی نمیشد بخوابه یا اگه میخوابید حداکثر نیم ساعت بعد بیدار میشد. اینه که معمولا من یه تشک میانداختم تو اتاقش و دیگه از ساعت ۱۲ به بعد خودم تو اتاق سپهر میخوابیدم.
یادم نمیآد دقیقا کی ولی یه مدت بعدش تصمیم گرفتیم باز هم امتحان کنیم که شب بهش شیر ندم. این دفعه تقریبا خوب جواب داد.البته این طوری همه زحمت خواب سپهر افتاده گردن علیرضا. چون اگه من شب میرفتم پیشش اگه بهش شیر نمیدادم کلی بهش برمیخورد و گریه میکرد. در حالیکه علیرضا اکثر وقتا فقط دوباره سرش رو میگذاره روی بالش و سپهر بدون هیچ اعتراضی میخوابه. شده که پشت سر هم بدون بیدار شدن تا صبح بخوابه. ولی بیشتر شبها یه بار رو حداقل بیدار میشه و میشینه تو تختخوابش که علیرضا میره میخوابونتش دوباره. شبهایی هم هست که بلند میشه و متکاش رو پرت میکنه پایین یعنی که بیام پایین بخوابم که علیرضا هم مجبور میشه همونجا رو زمین پیشش بخوابه. و البته مثلا بعد از یه مدت طولانی که خوبه یهو مثل هفته پیش بلند میشه و گریه میکنه و به راحتی نمیخوابه.
اینو هم بگم که تقریبا از همون اولا ما سپهر رو میگذاشتیم رو پامون و به روش سنتی ایرانی میخوابوندیم. به خاطر اینکه نسبتا تپلی بود و با بغل کردن و اینا من کمرم داغون شده بود. علیرضا وقتی میخواد بخوابونتش بهش میگه بیا بابا بهت کمک کنه بخوابی (که یعنی بیا رو پام تکونت بدم). خودش هم یاد گرفته و بعضی وقتا ظهرها خودش میاد میگه مامان کمک کنه. یعنی بگذارمش رو پام که بخوابه. گرچه که این قسمتش بی دردسرترین قسمت خوابوندنشه ولی به هرحال باید کم کم یاد بگیره خودش بخوابه که واقعا نمیدونم کی و چه جوری میخوایم این کار رو بکنیم.
خلاصه که در کل واقعا راه حلی ندارم. تنها نکتههایی که فکر کنم برای ما موثر بوده همین صبر کردن بوده و یکی هم اینکه علیرضا شبها سپهر رو بخوابونه.
من از خیلیها که پرسیدهام که چی شد که بچهشون کامل خوابیده میگن که وقتی از شیر گرفتیمش خوابیده. من هم حالا منتظرم ببینم وقتی ما سپهر رو از شیر میگیریم چی میشه.