Monthly Archives: August 2012

از شیر گرفتن

یه ماه دیگه سپهر دو سالش می‌شه. یه مدتیه دارم به این فکر می‌کنم که از شیر بگیرمش. از یه طرف این شیر خوردن برای خودش مایه آرامشه و برای خودم هم یه استراحتی توی روز. ولی خب بالاخره دیگه اینم یکی از مراحل بزرگ‌شدنشه و باید طی بشه. حالا مونده‌ام توی اینکه چه طوری از شیر بگیرمش. تو اکثر مطالبی که خونده‌ام می‌گن که باید یواش یواش این کار رو کرد. تعداد دفعه‌ها رو کم کرد. مدت زمان رو کم کرد تا دیگه کامل قطع بشه. این طوری هم برای بچه‌ ضربه کم‌تریه هم برای خود مادر بهتره. ولی خب از یه طرف می‌بینم همه اطرافیان یهو شیر رو قطع کرده‌ان. یه جا هم خوندم که نوشته بود که بعضی‌ها اعتقاد دارن روش قدم به قدم برای بچه‌های کوچیک‌تره و برای بچه بزرگ‌تر بهتره یهو باشه تا بچه‌ سردرگم نشه که چه‌طور بعضی وقتا می‌تونه بخوره و بعضی وقتا نه و این طوری می‌شه استدلال‌‌های اینکه شیر تموم شد و تو دیگه بزرگ شدی و اینا رو هم استفاده کرد.

سپهر الان دیگه بیرون از خونه اصلا شیر نمی‌خوره. بعضی وقتا می‌خواد ولی من همیشه بهش می‌گم که نه بیرون که نمی‌شه شیر بخوریم و بهش آب می‌دم. تو طول شب هم که گفته بودم مدتیه دیگه نمی‌خوره. ولی در طول روز وقتی خونه هستیم حداقل ۴-۵ بار ،مخصوصا وقتی تازه از خواب بیدار شده حتی تا ۴۵ دقیقه شیر می‌خوره! (گفتم که برای خودم استراحته، بعضی روزها خودم خوابم می‌بره!) فعلا تصمیمم این شده که فقط سه بار،  بعد از بیدار شدن خواب صبح و قبل از خواب وسط روز و شب، شیر بخوره. تا اینکه بعد اون سه تا رو هم قطع کنم. از امروز شروع کردیم که البته علیرضا خونه بود و سرگرم کردنش راحت‌تر بود. گرچه چندبار بهانه گرفت و عصر دیگه یه کم عصبی شده بود. شب موقع خواب هم برعکس همیشه که هی صدتا کتاب می‌خواد بخونه می‌گه چراغ خاموش موقع شیره!

ببینم روزهای بعد چه طوری می‌شه.