ویزیت دوسالگی

امروز خیلی شلخته بودم!‌ وقت دکتر دو سالگی سپهر رو از خیلی وقت پیش گرفته بودم. این اولین بار بود که این دکتر رو می‌دید چون از وقتی خونه‌مون رو عوض کردیم دیدم خیلی به اون دکتر قبلی دوریم، اینه که دکتر رو عوض کردم به یکی که درست همین سر خیابونمونه. به بیمه هم زنگ زده بودم و کارای انتقال به این دکتر جدید رو انجام داده بودم. ولی دیروز عصر که زنگ زدند از مطب دکتر جدید گفتند یادتون نره کارت واکسن‌هاش رو هم بیارین. تازه یادم افتاد که ای وای پرونده پزشکی‌اش رو یادم رفته منتقل کنم. امروز صبح رفتم اونجا و طرف می‌گه کلی طول می‌کشه تا ما بفرستیم. وقت هم ندارم کپی کنم برات (یکی از دلایل دیگه عوض کردن دکتر هم همین بود که خیلی اونجا شلوغ بود و محیطش دوستانه نبود). بعد همون موقع نگاه کردم به ورقه‌ای که خودم داشتم، دیدم انگار نسخه‌ای که خودم دارم هم کامله. یعنی کلا از اول بیخود اومده بودیم.

دیگه دیدیم حالا که نسبتا نزدیک مرکز شهریم سپهر رو بردیم موزه کودکان. اینجا رو سپهر که کوچیک بود و هنوز راه نمی‌رفت هم اومده بودیم.  بیشتر از موزه قراره اینجا جایی باشه که بچه‌ها توش یه فعالیتی بکنن و در عین حال یه چیزی یاد بگیرن. معمولا همه شهرها یکی از این موزه‌ها برای بچه‌‌ها دارن که خب هر کدوم یه مدله. ولی حقیقتش من از این یکی زیاد خوشم نمی‌آد. دفعه پیش گفتم شاید سپهر خیلی کوچیک بوده ولی این بار هم باز دیدم که مخصوصا به نسبت پولی که می‌دی محتواش کمه. موضوع الانشون آشغاله! این توصیف من نیست!، واقعا موضوع بازیافت و ایناست. مثلا یه جا یه اتاقکی درست کرده‌ان که تو دیوارهاش بطری‌های پلاستیکی خالیه و هدفون هست که برای بچه‌ها قصه تعریف می‌کنه. یه جای دیگه یه مشت چیزایی که در حالت معمول برای دور ریختن هستند گذاشته بودند که بچه‌ها کاردستی درست کنن. پر طرفدارترین بخشش یه ماشین و چندتا تایر بود که به بچه‌ها قلم‌مو داده بودن که روی اینا رو رنگ کنن. انقدر روی اینا رنگ شده بود که چندین سانتیمتر به قطرشون اضافه شده بود. تک تک اینا می‌تونن خوب باشن ولی تعدادشون خیلی کمه و حداقل وقتایی که ما رفتیم خیلی هم جوَش طوری نبوده که سپهر تشویق شه بره باهاشون بازی کنه.

عصر هم که رفتیم دکتر باز یه قسمت دیگه شلختگی من این بود که فرم‌های مریض جدید رو پر نکرده بودم و هی هول هولکی نشستم اونجا فرم پر کرده‌ام. این دکتره به نظر بد نبود. گرچه که اون موفع که سپهر کوچیک بود چندین صفحه سوال می‌بردم برای دکتر و خب خیلی مهم بود که دکتر با صبر و حوصله باشه. ولی خب الان تربیت و سرگرم کردنشه  که خیلی مهم شده تا اینکه چی بخوره و چه قدر بخوابه و دیگه سوال‌هام از جنسی نیست که یه دکتر بتونه جواب بده. سپهر هم خوشبختانه هیچ اعتراضی به معاینه‌های دکتر نکرد. ولی خب موقع واکسن حسابی گریه کرد. و بعد هی می‌گفت «خوبش کنم» (خوبش کن). تا خونه هم پاش یه کم درد می‌کرد و خودش وقتی راه می‌رفت شلوارش رو می‌گرفت که به پاش نخوره. ولی ظاهرا دیگه این واکسن‌ها زنده نیستند و قرار نیست تب کنه. امیدوارم.

2 thoughts on “ویزیت دوسالگی

  1. نازیلا ساکی

    سلام اینکه نوشتی موزه با موضوع آشغال یعنی هر موزه موضوعش فرق می کنه یا اینکه موزه ها روزانه یا مثلا” هفتگی موضوعاتشون رو عوض می کنند؟

    1. رویا Post author

      موزه‌های معمولی هنری و اینا خب معمولا یه قسمت دائمی دارن و یه قسمت که هر از گاهی عوض می‌شه. در واقع exhibition منظورم بود. این موزه هم مثلا قرار بوده مثل اونا باشه. احتمالا خیلی برنامه مشخصی نداشته باشن واسه تغییر اینا. مثل موزه‌‌های هنری که مثلا یهو یه سری آثار ون‌گوگ دستشون میاد و یه exhibition ون‌گوگ می‌گذارن اینا هم یه پولی گیرشون میاد و می‌گن چندتا هنرمند رو بیاریم و موضوع رو تغییر بدیم.

Comments are closed.