مرسی از حمایتها :)
نمیخواستم دیگه راجع به نوشتن چیزی بگم ولی امروز دیدم آیدا پیادهرو یه متنی نوشته که خیلی برام جالب بود.
یه بار گفته بودم که وقتی اینجا هستم ولی فارسی مینویسم نگرانی اینو دارم که اسم اوردن از جاها و چیزها برای کسایی که میخونن غریبه است. آیدا گفته که تو داستاننویسی فارسی و همین طور وبلاگ نوشتن فارسی ما اشیا و جاها رو توصیف نمیکنیم. انگار یه ترسی داریم از این کار. شاید به خاطر غریبه بودن کلمهها و شاید به خاطر اینکه بعضی وقتا هم پز به نظر میاد. نوشته آیدا رو بخونین.شما نظرتون چیه؟
الان دارم وسط یه عالم وسیله و چمدون مینویسم. دو روز دیگه داریم میریم به سمت ایران. وسط راه هم قراره یه ۵ روزی پاریس باشیم. سعی میکنم از ماجراهای بین راه هم و اونجا هم بنویسم.
پاریس خوش بگذره. فقط حواست باشه که خیلی سرده اونجا البته نمی دونم هوای شهرتون چقدر سرد شده باشه. امیدوارم هوای آفتابی داشته باشین اونجا و به امید دیدار تو ایران که حسابی دلمون برا دیدن سپهر فسقلی آب شده:)
سلام
خیلییییییییییییییییی خوشحال شدم .قتی خوندم دارین میاین
انشالله پاریس هم بهتون خوش بگذره
واقعا بی صبرانه منتظر دیدنتون هستیم
راستی تو بالایی یادم رفت اسممو بنویسم
مطهره
ایران و پاریس خوش بگذره. دفعه دیگه استپ پروازتون را بگیرید آلمان بیاید پیش ما. من الان از سفر برگشتم و می خواستم بگم من هم همیشه نوشته هاتو می خونم و خیلی چیزهاش به نظرم مفید می یاد… حیف که من هم توی کامنت گذاشتن تنبلم… همش تقصیر این ریدر هست آدم می خونه و می ره پی کارش.