گفته بودم که قبل از رفتن ایران چند جا مهدکودک دیدم و حتی تا مرز اسم نوشتن هم پیش رفتیم ولی به خاطر مسافرت کنسل شد. وقتی برگشتیم یکی دو جای دیگه رو هم دیدیم.
مهدکودک دانشگاه هم که دو سالی تو لیست انتظارش بودیم نوبتمون شد. رفتیم و اونجا رو هم دیدیم. کل مهدکودک خیلی بزرگ بود. یه محوطه خیلی بزرگ داشتن. هر سنی کلاس خودش رو داشت و دقیقا تولد بچه که میشد میرفت کلاس بالاتر. هر کلاس هم حیاط خودش رو داشت. این طوری که میگفتن در حیاط همه روز به جز موقع چرت بعدازظهر بازه و بچهها تقریبا بیشتر روز بازی میکردن. خیلی به نظر نمیاومد که حداقل تو اون سنی که سپهر بود فعالیت دیگهای میکردن. علیرضا میگفت که اصلا از این خوشش نیومده که هیچ وسیله بازی تو اتاق نبوده. کلا هم مهدکودک تمام وقت بود و اصلا برنامه نیمهوقت نداشتن. این شد که اونجا رو از هم لیست خط زدیم. البته فعلا گفتیم که برای سال دیگه همچنان ما رو تو لیست نگه دارن.
اما بالاخره یه جایی پیدا کردیم که خوشمون اومد و این دفعه دیگه اسم سپهر رو نوشتیم و قراره از اول تابستون شروع کنه. این یکی مونتسوریه. گفته بودم که یه مقدار شک دارم به این متد مونتسوری و میترسم که زیادی اهمیت بدن به اینکه بخوان به بچه چیز یاد بدن و خیلی بکن نکن و قوانین سفت و سخت داشته باشه و مهمتر اینکه به خاطر تاکیدی که روی فردگرایی بچهها دارن روابط اجتماعیشون کم باشه. مونتسوریهای قبلی که دیده بودم همه خیلی هم کوچیک بودن. ولی این یکی ساختمونش بزرگه و کلی پنجره داره و دلباز و بزرگه. حیاط خوبی هم دارن و کلی هم باغچه دارن و خودشون سبزی و میوه میکارن و برداشت میکنن و خودشون هم میخورن. در مورد روابط اجتماعی، هم چیزی که پرسیدم هم خودم هم دیدم خیلی بهتر بود. خبری از اون فرشهای کوچیک که جدا جدا باید روش کار کنن نبود و خیلی از پروژههاشون گروهی بود. در مورد قوانین و سختگیری فکر کنم تا یه مدتی سپهر نره نفهمم که واقعا چه طوریه ولی از حرفهایی که با خانم مدیرش زدیم و جلسهای که با سپهر باهاش داشتیم به نظر خوب میاومد. خب به هر حال مونتسوری اون مدلی که مثلا مهدکودک دانشگاه بود، همش بازی نیست و یه سری کارهای خاصی رو انجام میدن در طول روز. این شاید تنها قسمتیه که بعضی وقتا شک میکنم به تصمیمم. شاید باید تو یه پست جدا مفصلتر بنویسم ولی فعلا احساسم اینه که با توجه به روحیه سپهر و خودمون اینجا جای بدی نیست.
حالا که تقریبا دو ماه مونده. وقتی شروع شد حتما بیشتر مینویسم. مهمتر از همه شاید این باشه که سپهر خوشش بیاد و بتونه اونجا شاد باشه که ببینیم چی میشه.