روز دوم

صبح‌های شنبه رو دوست دارم. امسال به یه مناسبتی (یادم نمی‌آد چی بود! تولدم نبود چون زمستون بود) علیرضا گفت که به جای کادو بیا برو یه کلاس ورزشی اسم بنویس. اولین ترم که کلاس رو رفتم خوشم اومد و باز هم ثبت‌نام کردم. صبح‌ها می‌رم کلاس. صبح زود هم نیست اینه که لازم نیست بدو بدو برم. کلاس همه‌اش آهنگه و مخصوصا این ترم که سال اولی‌ها بیشتر هستند و هی می‌خندند و شوخی می‌کنند خیلی هم شاده. بعد از اونجا بر می‌گردم تو راه یکی از برنامه‌های مورد علاقه‌ام تو رادیو (Wait Wait Don’t Tell Me) رو گوش می‌دم. برنامه‌اش به قول خودشون کوییز از اخباره. ولی با نگاه طنز. تو ماشین تنها به مسخره‌بازی‌هاشون و جک‌هاشون می‌خندم تا برسم خونه. دوش می‌گیرم و با هم ناهار می‌خوریم. و هنوز هم یه روز و نیم از آخر هفته مونده.