روز بیست و یکم

دیروز داشتم اتاق کار (office) مون رو مرتب می‌کردم. تو اتاق از همه بیشتر خرده ریزهایی داریم که خیلی وقتا نمی‌دونم باهاشون چیکار کنم. از همه سخت‌تر اون قسمتی که دلیل نگه‌داشتنشون یادگاری بودنه.

حقیقتش بدم نمی‌اد که یه انقلاب دیجیتال بکنم و همه یادگاری‌های فیزیکی رو تبدیل کنم به دیجیتال. یعنی ازشون عکس بگیرم. تازه خوبیش اینه که می‌تونیم برای عکس توضیح هم بنویسیم. این طوری جا نمی‌گیره. گرد و خاک نمی‌گیره. شاید بیشتر هم نگاهشون کنی به نسبت چیزایی که گذاشتی تو جعبه و سالی یه بار هم نگاه نمی‌کنی.

احتمالا دیگرانی هم هستند که مثل من فکر کنن. مثلا یکی از این چیزا نقاشی‌ها و کاردستی‌های بچه‌هاست. خب سپهر تابستون هر هفته یه سری نقاشی و کاردستی از مدرسه می‌اورد. تو خونه هم که حداقل روزی یه اثر هنری تولید می‌کنه. یه سری زیادیش رو که خیلی شبیه همه که می‌ریزیم دور. ولی باز هم یه تعدادیشون هستند. یه app هست به اسم artkive که اصلا برای همین درست شده. از کارای هنری بچه‌ات عکس می‌گیری و کنارش هم توضیح می‌دی. بعد دیگه می‌تونی با خیال راحت بندازیش دور. البته اگه دلت بیاد!

2 thoughts on “روز بیست و یکم

  1. ندا

    چه خوب!!!! در یخچال ما داره میشکنه از بس نقاشی یهش زدیم :) این فکر خیلی خوبیه اما اون قسمت دل اومدن رو نمیدونم چه کنم :)

Comments are closed.