روز بیست و هفتم

از فردا تعطیلات Thanksgiving شروع می‌شه. البته سپهر از اول هفته تعطیل بوده. البته بیشتر از معمول من مشغول کارای خونه بودم چون یکی دو سری مهمون داریم. خودم هم امروز بهش توجه کردم و علیرضا هم می‌گفت که سپهر به نظر آروم‌تر و خوشحال‌تر میاد.

می‌تونه همین که خونه بوده آرامش بیشتری بهش می‌ده. خب کمتر هم خسته می‌شه. اونجا بیشتر فعالیت می‌کنه و زبان جدید و کارای جدید باید یاد بگیره و فکر کنم خیلی خسته می‌شه. ولی حقیقتش خودم فکر می‌کنم یه مقداری هم اینکه من بودم ولی خیلی هم جلوی چشمش نبودم بی‌تاثیر نبوده.

وقتی همین مدرسه سپهر رو برای اولین بار می‌دیدیم مدیر سپهر بهم می‌گفت که توی سیستم مونتسوری تعداد معلم‌ به نسبت بچه‌ها کمتر از جاهای دیگه است و معلم‌ها خیلی تو دست و پای بچه‌ها سعی می‌کنن نباشن. و این باعث می‌شه بچه‌ها آروم‌تر باشن چون بچه‌ها وقتی معلم رو می‌بینن تازه یادشون می‌افته که نق بزنن. بعضی وقتا احساس می‌کنم در مورد سپهر هم این درسته. اینکه من بودم ولی مثلا تو آشپزخونه کار می‌کردم و سپهر تو هال برای خودش بازی می‌کرد و هر از گاهی می‌اومد برای من تعریف می‌کرد یا می‌گفت اون یکی اسباب‌بازی رو می‌خوام و دقیقا جلوی چشمش نبودم.

ولی خب فکر کنم بعد یه هفته خونه بودن و مهمون و خوش گذروندن دوباره از دوشنبه یه کم سخت بشه مهدکودک رفتن. تا ببینیم چی می‌شه.