ماجراهای خریدن درخت

خب ماجراهای دیروز و درخت خریدن ما.

اول بگم که تو این چند سالی که اینجا بودیم هیچ وقت درخت نخریده بودیم به جز یه سال که یه درخت که چه عرض کنم یه درختچه ۲۰ سانتی تو گلدون گرفته بودیم. برای سپهر دوست داشتم که مراسمش نسبتا کامل باشه. اولین کریسمسش که سه ماهش بود ایران بودیم. سال بعد رفتیم لاس‌وگاس. البته اون سال جوراب برای روی شومینه گرفتیم و چندتا کادوی کوچولو هم برای هم گرفتیم. (عکسش اینجا هست). سال بعدش هم که باز رفتیم ایران.

امسال ولی گفتم درخت درست حسابی بگیریم. اولش راستش به مصنوعی هم فکر کردم. هم اینکه درخت واقعی وسوسه‌اش برام بیشتر بود. هم اینکه گذری که دیده بودم قیمت درخت‌های مصنوعی خیلی بالا بود. البته طوری که بقیه کامنت گذاشته بودند و تجربه داشتند مثل اینکه درخت‌های مصنوعی ارزون هم هست. ولی خلاصه‌اش اینکه تصمیمم به طبیعی خریدن بود. از روز بعد از Thanksgiving سوپرمارکت‌های اطرافمون همه کلی درخت اورده بودند. ولی خب من از تصوری که از فیلم‌ها!‌ داشتم دوست داشتم که بریم از این مزرعه‌ها که کلی درخت هست انتخاب کنیم. دیروز صبح یه کم گشتم که ببینم اطراف ما چی هست که دیدم اتفاقا Groupon یه کوپنی داده با ۵۰ درصد تخفیف. گفتیم پس خوبه بریم اونجا. البته تجربه‌‌های قبلیم با این جور کوپن‌ها  این بوده که خدر خیلی مواقع به اون خوبی هم که به نظر میاد نیست ولی چندین بار هم خیلی عالی بوده.

رفتیم اونجا ولی خیلی خیلی پرت بودیم از ماجرا. چندین مدل درخت بود و یه عالم اندازه و قیافه. یکیش که به نظرمون خوب بود رو انتخاب کردیم. طرف گفت چیزی هم می‌خواین که درخت رو بگذارین توش. گفتیم آره. خودش برامون زیرش رو برید و گذاشت روی پایه و  بعد هم کمک کرد گذاشتیم روی ماشین. ولی موقع حساب کردن یه مقدار نسبتا زیادی باز باید می‌دادیم که حتی با وجود کوپن از درخت‌های مغازه گرون‌تر می‌شد. یه کم این باعث شد که احساس بدی داشته باشیم ولی خب خیلی‌ شلوغ بود و کلی‌ها می‌اومدند قیمت می‌پرسیدن و هیچ کوپنی هم نداشتن و باز می‌خریدن و می‌رفتن.

اومدیم خونه درخت رو گذاشتیم. گشنه‌مون بود رفتیم مغازه ایرانی ناهار خوردیم و خرید کردیم. گفتم خوبه وسایل تزیین درخت رو هم بخریم. باز هم یه عالم انتخاب. این توپ‌های تزیین درخت بگیم سلیقه است ولی بگم چندصد نوع لامپ اونجا بود که من گیج مونده بودم کدوم رو بخرم و از هرکدوم چندتا. یه دونه از ارزون‌ترین مدل رو گرفتم و اومدیم خونه. اومدن تازه به گشتن تو اینترنت دنبال اینکه چه جوری باید لامپ‌ها رو گذاشت و چه مدلی خوبه برای تزیین و این حرفا که دیدم باید به درخته زود آب بدیم. آب اوردم ریختم تو کاسه‌ زیرش همه اب سرازیر شد رو زمین. هرچی هم تو اینترنت می‌گشتم چیزی پیدا نمی‌کردم که باید چیکار کنیم.

دیگه دیدم بهترین راه اینه که از کسی که بلده بپرسم. زنگ زدم به یکی از دوستام که امریکاییه و کلا هم خوشش میاد که همه چیز رو توضیح بده. گفت من نمی‌دونم اون پایه درخت شما چه جوریه ولی نباید آب ازش در بیاد. اتفاقا ما یه پایه اضافه خریدیم بیا بگیر. بعد گفت که باید حتما وقتی درخت رو می‌گیری یه مقداری از زیرش رو ببری چون آوند*های درخت که آب رو می‌رسونن به بالا اگه مدتی در معرض هوا باشن بسته می‌شن و دیگه آب رو نمی‌تونن بکشن. گفت بیا ارّه هم بهت می‌دم که ببری. قبل از اینکه من برم گفتیم ببینیم اصلا می تونیم درخته رو از پایه‌اش در بیاریم یا نه. گذاشتیم درخت بدبخت رو رو میز و تازه فهمیدیم که کاسه‌ای که قرار بوده ما توش آب بریزیم سوراخه. ما حدسمون اینه که طرف وقتی داشته درخت رو جا می‌زده سوراخش کرده و دیده ما پرت‌تر از این حرفاییم!

خلاصه رفتم پایه و ارّه گرفتم. بهم یه پلاستیک هم داد که زیر درخت بندازم که موقع آب دادن و اینا رطوبتش زمینمون رو خراب نکنه.بعد دیگه بهم  نشون داد که خودش چه تزیینایی گذاشته  و چراغا رو چه جوری گذاشته و اینا. تزیین‌ها رو می‌گفت خوبه که کم کم جمع کنی. می‌گفت ما سالی یکی دو تا خوشگل می‌خریم و بعضی وقتا هم کادو هم می‌گیریم. و بعضی‌هاش هم از بزرگ‌تر‌ها به کوچیک‌ترها می‌رسه. مثلا یه سری تزیینای درخت خودش مال مامان‌بزرگش بود. می‌گفت هر سال هم یه دونه خیلی خوشگل به مامانش کادو می‌ده. این طوری کم کم درختشون پر می‌شه. می‌گفت بچه که بودیم یه سری هم مدرسه درست می‌کردیم و می‌اوردیم. ولی این روزا دیگه تو مدرسه‌ها برای اینکه می‌‌خوان احترام بگذارن که لزوما همه کریسمس رو نمی‌گیرن کم کم حتی اسم کریسمس رو هم نمی‌آرن و احتمالا کاردستی و اینا هم درست نمی‌کنن.

خلاصه فعلا درختمون حالش بد نیست. هنوز خیلی تزیین نشده ولی خونه خیلی کریسمسی شده. حتما عکسش رو می‌گذارم.

9 thoughts on “ماجراهای خریدن درخت

  1. samira

    خدای من، شوکه شدم از وقتی‌ خوندم که گفته دیگه کم کم تو مدرسه‌ها کریسمس نمی‌گیرن یا حتا حرفش نیست چون این جشن مال همه نیست! خیلی‌ جالب و تاثیر گذر هست به نظرم.

    1. رویا Post author

      این نظر این دوستم بود من خودم فکر نمی‌کنم همه مدرسه‌ها این طوری باشن. تا جایی که دیدم حساسیت بیشتر روی اسمش هست که هی همه می‌گم holiday به جای christmas.

  2. مهران

    این جریان لیبرال بازی سر کریسمس و «تعطیلات مبارک» به جای «کریسمس مبارک» خیلی به ممنوعیت حجاب در کشوری که ۷۰ درصد جمعیتش مسلمونن شبیهه.ک

    1. samira

      به نظر من فرق اساسی‌ داره. اولی‌ مثل اینه که توی یک جایی‌ یه عده آدم نشسته باشن بعد یکی‌ میاد پشت تریبون میگه آقایان عزیز سلام، در حالی‌ که چند تا خانم هم هست در بین اون پنجاه یا صد تا آقا. که در واقع احتمالا به نظر خیلی‌‌ها بهتره بگه سلام دوستان یا یه همچین چیزی.

      دومی‌ که شما گفتی‌ مثل اینه که توی یک همچین جمعی‌ ممنوع باشه که کسی‌ رو آقا خطاب کنی‌. که واضحأ بی‌ معنی‌ هست.

  3. مامان

    میدونی، این یکی از دغدغه های ذهنی منه! نمیتونم خودم رو قانع کنم که درخت بذارم و کریسمس رو جشن بگیرم ! یعنی توضیح قانع کننده ای براش پیدا نمیکنم! چون مسیحی بودن ماجرا رو که نمیتونم انکار کنم. بعد هم اینکه همین مسلمونی رو موندیم توش که چطوری توضیحش بدیم به بچه هامون! حالا میکس مسلمونی کج و کوله ما و جشن مسیحی مون رو چه کنم؟؟
    تو چه توضیحی به سپهر میدی؟

    1. رویا Post author

      این خب تا حدی نظر شخصیه. برای یه شخص مذهبی می‌تونه یه جشن مذهبی باشه و برای کسی که نیست هم یه جشن معمولی. خیلی از کسایی هم که اینجا جشن می‌گیرن مثلا همین دوست من اصلا مذهبی نیستن.
      خیلی وقتا مراسم یا حتی کلمات وقتی تو یه فرهنگ زیاد استفاده می‌شن اون ارتباط مذهبی‌شون رو از دست می‌دن و بیشتر یه قسمتی از فرهنگ می‌شن.
      مثلا وقتی کسی می‌گه خداحافظ تو فارسی اصلا به خدا فکر نمی‌کنه.
      اینو قبول دارم که بعضی‌ها مذهبشون یا نداشتن مذهبشون بخش بزرگی از هویتشونه و با رد کردن بعضی چیزا این هویت رو پررنگ‌تر می‌کنن. من به نظرم این اشکالی نداره. مثلا بعضی از یهودی‌های اینجا هویت یهودیشون خیلی براشون مهمه و کریسمس نمی‌گیرن. یا مثلا بعضی از ضددین‌های ایرانی که نمی‌گن خداحافظ و می‌گن درود. ولی برای بیشتر آدم‌ها این طوری نیست.

  4. samira

    حرف شما قابل فهم هست، ولی‌ من فکر می‌کنم این موضوع نباید وقتی‌ آدم توی یک کشور دیگه زندگی‌ میکنه و مخصوصاً بچه هم داره دغدغه بشه. شاید شبیه اینه که ما اگه تو یک جای فرانسه زبان زندگی‌ می‌کنیم ممکنه فرانسه حرف بزنیم ولی‌ اون زبون ما نیست و مثلا به فرانسه فکر نمی‌کنیم و صرفاً جهت هماهنگی‌ با محیط یا نیاز ازش استفاده می‌کنیم. بچه ما هم در کشوری که بزرگ میشه باید کمکش کرد هماهنگ با نورم اون جامعه زندگی‌ کنه.

    میشه براش توضیح داد که ما نوروز رو جشن میگیریم و کریسمس رو هم میتونیم جشن بگیریم به عنوانه جشن ساله نو اینجا و نه اینکه ما مسیحی‌ هستیم (هرچند که مسلمون بودن یا نبودن رو هم ما شاید قرار نیست به بچه توضیح بدیم و ازش بخوایم قبولش کنه، بلکه بعدا اگه خواست میتونه خودش تصمیم بگیره).

    تازه جشن گرفتن تولد مسیح با مسلمون بودن تناقضی نداره، چون اون هم مربوطِ یک دین آسمانی هست و اشکالی‌ ایجاد نمیکنه.

  5. samira

    کامنت قبلی‌ در ارتباط با کامنت نفر قبلی‌ بود، اشتباها جداگونه فرستاده شد، شرمنده.

  6. nik

    salam roya man besorate kheili etefaghi weblageto too searche googlam peidaa kardam …che khoobe ke minevisi

Comments are closed.