دویدن – ۱۰ کیلومتر

گفته بودم که با اینکه هنوز مطمئن نبودم که می‌خوام برای ۵ کیلومتر مسابقه بدم یا ۱۰ کیلومتر، چون کسایی که باهاشون دوست شده بودم داشتن برای مسابقه ۱۰ کیلومتر تمرین می‌کردند من هم با اونا شروع کردم به تمرین کردن. البته من همچنان برنامه‌ام دویدن و راه رفتن بود. برای دوره قبلی پنجشنبه و شنبه‌صبح‌ها با گروه تمرین می‌کردیم و سه‌شنبه صبح‌ها خودم تو پارک نزدیک خونه می‌دویدم. ولی وقتی مسافت زیاد می‌شه دیگه دور پارک دویدن خیلی حوصله سربره. با دو تا دیگه از کسایی که تو گروه بودن با هم قرار گذاشتیم و دوشنبه‌ها می‌رفتیم تو یه مسیری می‌دویدیم. با اینا خیلی همسن و سال هستیم و هر سه تامون بچه مدرسه‌ای داریم (جالبیش اینکه هر سه‌تا، بچه کلاس اولی داریم). البته من از اونا همش عقب‌تر بودم ولی همین که با هم قرار گذاشته بودیم خودمون رو می‌رسوندیم. من هنوز به راه رفتن و دویدن ادامه می‌دادم، ۵ دقیقه دویدن و ۱ دقیقه راه رفتن.

تو یکی از این هفته‌ها دوشنبه مدرسه‌ها تعطیل بود و چون بچه‌ها خونه بودن نمی‌شد صبح بریم اینه که سه‌شنبه شب رفتم که با گروه بدوم. اولین بارم بود که تو تاریکی می‌دویدم که البته خیلی تجربه خوبی بود. یکی از اعضای گروه که از همه اتفاقا سریع‌تر می‌دوه، اونشب با بچه‌اش تو کالسکه اومده بود و برای اینکه من تو شب و تاریکی تنها نباشم، شروع کرد کنار من اومدن و  منم یه طوری تو رودربایستی اون که به خاطر من داره یواش‌تر می‌دوه گفتم همین طور می‌دوم تا اینکه دیگه نتونم. دیگه مشغول حرف زدن شدیم و یه جایی بچه‌اش شروع کرد به نق زدن و شروع کردیم واسه اون شعر خوندن که سرش گرم بشه، خلاصه همه مسیر ۴ مایل رو بدون راه رفتن و وایسادن دویدم. خودم اصلا فکر نمی‌کردم بتونم این همه رو بدوم. گرچه که وقتی نگاه کردم میانگین سرعتم فرق چندانی با وقتی که هم می‌دویدم و هم راه می‌رفتم نداشت ولی از لحاظ روانی خیلی موفقیت بزرگی برای خودم بود. هم اینکه بدونم توانایی اینو دارم که این مقدار رو بدوم و هم اینکه بدونم که اگر هم وسطش خسته بشم می‌تونم راه برم و بعد جبران کنم.

دیگه برای مسابقه ۱۰ کیلومتر ثبت‌نام کردم و این شنبه که گذشت مسابقه بود. مسابقه قبلی درست تو محله خودمون بود. همه‌مون با خانواده اومده بودیم و کلش هم که نیم ساعت بود و تا اونا یه چیزی خورده بودن ما برگشته بودیم. ولی این دفعه ساعت ۶ صبح که هنوز تقریبا تاریک بود باید از خونه می‌اومدیم بیرون اینه که تنها رفتیم.  مسابقه قبلی با اینکه مسافتش کمتر بود و یه جور مسابقه محله‌ای بود، همه چیز مرتب‌تر (و شیک تر!) بود. حتی مثلا تی‌شرتی که دفعه قبل بهمون دادن جنسش مال ورزشه ولی این یکی از همین تی‌شرت‌ها که تو خونه باید بپوشی :)) اینجا اصلا ما رسیدیم معلوم نبود نقطه شروع کجاست. بعد یه چهارتا میله رو هم سوار کردن که اون می‌شد نقطه شروع. ولی جای قشنگی بود و تقریبا همه مسیر اقیانوس رو می‌دیدیم و صبح زود بود و همه جا آروم و قشنگ. منم نسبتا با سرعت معقولی رفتم و به خودم گفتم که اگر جون داشته باشم مایل آخر سرعت رو زیاد می‌کنم. ولی یهو مسیر افتاد تو یه پارک که اصلا من مطمئن نبودم که دارم درست می‌رم یا نه. بعضی جاها ملت داشتن با کالسکه یا مدل قدم زنان می‌رفتن و هی باید بهشون می‌گفتم ببخشید و از وسطشون می‌رفتم. اصلا واقعا شک کرده بودم که لابد یه جا رو اشتباه رفتم. بعد یهو خط پایان رو دیدم ولی رو ساعتم نشون می‌داد که هنوز خیلی مونده به ۶.۲ مایل. دیگه مطمئن بودم اشتباه رفتم مسیر رو. وقتی از خط پایان رد شدم ساعتم مسیر رو نشون می‌داد ۵.۹۴ مایل. مدالم رو گرفتم و بقیه گروهمون رو دیدم. فهمیدم که نه واقعا مسیر کوتاه بوده. بعضی‌ها خودشون بیشتر دویده بودن که برسن به ۶.۲. اینش یه کمی حالگیری بود چون هم واقعا ۱۰ کیلومتر ندویده بودم هم اینکه می‌دونستم که می‌تونستم سرعتم رو بیشتر کنم آخرش.

با اینکه بودن خانواده همیشه خوبه مخصوصا که دوست دارم سپهر هم تشویق بشه به دویدن. ولی دفعه پیش بعد از مسابقه دیگه همه فوری رفتن پیش خانواده خودشون. اما این دفعه یه مقدار غر زدیم از اینکه مسیر کوتاه بود و یه چیزهایی خوردیم و کلی عکس گرفتیم و آشناهای دیگه رو اونجا دیدیم و وقتی زمان‌ها رو اعلام کردن رفتیم زمانمون رو چک کردیم. و خلاصه بیشتر تو حال و هوای بعد از مسابقه بودیم.

دیگه بعد از ۱۰ کیلومتر هدف بعدی می‌شه نیمه ماراتون. ولی من هنوز در خودم توانایی‌اش رو نمی‌بینم و ترجیح می‌دم که تو همین ۵ کیلومتر و ۱۰ کیلومتر بهتر بشم. مخصوصا اینکه دوست دارم دویدن کاری باشه که مرتب انجام بدم و نیمه ماراتون تمرین کردنش دوبرابر می‌شه و خیلی وقت می‌گیره. و خب دیگه چون کلاسی در کار نیست همت ادامه دادن دویدن با خودمه. حتما میام گزارش می‌دم که به کجاها رسیدم.

One thought on “دویدن – ۱۰ کیلومتر

  1. zhaleh

    salam
    man az insta shoma ra donbal mikonam.kheili az neveshtahatoon lezat mibaram kheili chizha yad migiram. merci

Comments are closed.