نوستالژی

آخر هفته پیش رفتم کنسرت همایون شجریان. از اون موقع تنها کلمه که در توصیف خودم می‌تونم بگم «جو زده» است.

نشستم همه آهنگ‌هاش و مصاحبه‌هاش رو تو یوتیوب شخم زده‌ام. دلیلش؟ نمی‌دونم. کنسرتش خیلی خوب بود. منم سال‌ها بود کنسرت نرفته بودم. انگار اون همه شعر که می‌خوندم و اون همه که گوش می‌دادم یه جای دلم انبار شده بود و یهو درش باز شد. یه حس نوستالژی خیلی قدیمی.

و جالب این بود که درست وسط نوشتن همین‌ها دیدم ندا هم چه حس مشابه من داشته. من به حرفش  علاوه بر زبان مادری، ‌موسیقی و خواننده‌های جذاب!‌ رو هم اضافه می‌کنم.