این مطلب رو ۱۶ آبان ۱۳۹۴ (۷ نوامبر ۲۰۱۵) برای وبسایت پلاک پنج نوشته بودم که الان دیگه در دسترس نیست.
مفهومی که به نظر من یکی از مهمترین قسمتهای روش مونتسوری هست «دورههای حساس» هست.
اگر دور و برتان بچه کوچک بوده، مخصوصا وقتی در حال یاد گرفتن یک توانایی جدید هستند، میبینید که انگار طبق یک برنامه از پیش تعیین شده، میدانند که زمان یاد گرفتن رسیده و شروع میکنند به تمرین کردن. بچهای که آماده راه رفتن میشود، تقریبا تمام روز در حال راه رفتن است. اگر هزار بار هم بیفتد باز بلند میشود و راه میافتد. خیلی از بچهها در این دورههای یادگیری شدید حتی خوابشان تحت تاثیر قرار میگیرد و انگار در زمان خواب هم به تمرین کردن ادامه میدهند.
ماریا مونتهسوری با مشاهده خیلی دقیق بچههای کلاسهایش به این اعتقاد رسید که بچهها در درون خودشان نیرویی دارند که آنها را راهنمایی میکند تا چیزهایی جدید را یاد بگیرند. اسم این دوره را که به اعتقاد او از ۰ تا ۶ سالگی شدت بیشتری داشت دوره «ذهن جاذب» گذاشته بود. ذهن جاذب بچهها، در دورههایی توجه و علاقه خودش را متوجه یک مهارت خاص میکند که به این دورهها، «دورههای حساس» گفته میشود.
دورهای که مخصوصا در ماههای نوزادی خیلی به چشم میآید، دوره حرکت هست: نشستن، گرفتن اشیا، چهار دست و پا رفتن، و راه رفتن.
یک دوره مهم دیگر، دوره زبان است. گوش دادن به کلمهها، واکنش نشان دادن به آنها و یواش یواش گفتن کلمهها و جملهها.
اما مونتسوری یک دوره دیگر را هم در بچهها مهم میدانست و آن دوره نظم و ترتیب بود. درست که بچههای کوچک مخصوصا از وقتی به حرکت میافتند،در حال به هم ریختن خانه هستند! اما علاقه زیادی به نظم و ترتیب دارند. اگر چیزی جایی که انتظار دارند نباشد یا روتین کاری عوض شود، خیلی زود ناراحت و عصبانی میشوند.
داشتن مراسم منظم و قابل پیشبینی به بچهها آرامش میدهد و به پدر و مادرها هم راهی برای کنترل اوضاع میدهد. هر کتاب و مقالهای در مورد خواب بچهها را که باز کنید اولین توصیه داشتن مراسم خواب منظم هست. مخصوصا برای بچههای بزرگتر از دو سال داشتن روتین منظم صبح و شب که مثلا هر روز سر ساعت بیدار میشویم و صبحانه میخوریم و لباس میپوشیم و از در خانه بیرون میرویم یعنی جر و بحث و کج خلقی کمتر.
- در کتابهای مونتسوری معمولا لیستی از دورههای حساس با زمانبندیهای مختلف وجود دارد. مثل :
- علاقه به اجسام کوچک
- مهارت در حرکات
- مهارت در حسها
- ریاضیات
- خواندن
- نوشتن
- ادب و تربیت
- معلمها در کلاسهای مونتسوری از این دورهها به عنوان یک طرح کلی استفاده میکنند تا مفاهیم جدید را به بچهها معرفی کنند. مثلا معمولا حدود ۴ سالگی به بچهها به طور جدیتر مفاهیم ریاضی آموزش داده میشوند.
اما هم برای معلمها و هم پدر و مادرها دنبالهروی از یک زمان بندی سفت و سخت، نادیده گرفتن تفاوت شخصیت هر بچه و توجه نکردن به یکی از مهمترین اصول مونتسوری یعنی فردیت بچههاست. مهم نیست که بچهای ۹ ماهگی راه برود یا ۱۵ ماهگی، یکسالگی حرف بزند یا دو سالگی، ۴ سالگی بخواند یا ۷ سالگی، مهم این است که ما محیط را برای وقتی که خود او برای این دوره آماده است فراهم کرده باشیم.
اصلا دلیلی که به نظرم این مبحث خیلی مهم است این است که لازم نیست بچهای مدرسه مونتسوری برود یا حتی خود ما اعتقادی به این زمانبندی که روش مونتسوری برای دورهها دارد داشته باشیم تا محیط مناسب برای بچهها را فراهم کنیم و به قول ماریا مونتهسوری نوکران خوبی برای ارباب درون بچهها باشیم!
برای این کار دو ابزار مهم لازم داریم:
۱- مشاهده
۲- محیط آماده
خیلی مهم است که هم معلمهای مونتهسوری و هم ما پدر و مادرها به بچهها دقت کنیم. به رفتارهایشان، علاقههایشان و چیزهایی که میگویند. حتما سعی کنید که در روز مدتی از زمان را ساکت و بدون حرف زدن بنشینید و بچهها را نگاه کنید. ما پدر و مادرها بعضی وقتها فکر میکنیم که اگر میتوانیم حتما باید بنشینیم و با بچهها بازی کنیم یا برای آنها برنامه بریزیم که دقیقا چه کاری انجام بدهند. در حالی که خیلی خوب است که از همان نوازدی، مدتی از روز را کنار بچه بنشینیم و بدون دخالت، فقط نگاهش کنیم. حتی میتوانید دفترچهای داشته باشید و چیزهایی که به نظرتان میرسد را یادداشت کنید.
مشاهده کردن و دقیق نگاه کردن، کمک میکند که بچهها را بشناسیم. اینکه وقتی غذا میخورند از چه شروع میکنند و چه چیزی را بیشتر میخورند؟ وقتی نقاشی میکشند از چه رنگهایی استفاده میکنند؟ وقتی با خودشان حرف میزنند چه میگویند؟ وقتی ماشین بازی یا عروسک بازی میکنند چه داستانهایی را اجرا میکنند؟ بیشتر از همه به کدام کتابشان علاقه دارند؟ یا حتی کدام صفحه کتاب؟
مشاهده بدون دخالت بچهها کمک میکند که بتوانیم اگر هم کمکی لازم دارند به جای واکنشهای بدون فکر به بهترین راه کمک کردن فکر کنیم. مثلا اگر لیوان آب میرید شاید به این خاطر است که نزدیک دستی است که با آن غذا میخورد. به جای عصبانی شدن از ریختن آب میتوانیم دفعه بعد با کمک همدیگر سفره را بچینیم و قاشق و چنگال و لیوان را جایی بگذاریم که امکان ریختنش کمتر بشود.
و مشاهده به ما کمک میکند که محیط را آماده کنیم. محیط آماده محیطی است که به بچه اجازه میدهد هر چقدر بیشتر مستقل باشد. همین طور با توجه به دورهای که بچه در آن هست، بتواند روی چیزی که به آن علاقه دارد تمرکز کند.
مثلا برای بچهای که آماده راه رفتن هست محیط آماده باید جایی باشد که اول از همه فضا برای راه رفتن داشته باشد. زمین خیلی سفت نباشد که از زمین خوردن نترسیم. لبه مبلها، لبه پنجرهها، لبه میزها در دسترس باشند تا بتواند دستش را بگیرد و بلند شود.
برای بچهای که در دوره حساس زبان هست، محیط آماده محیطی است که با بچه حرف میزنیم و کتاب و شعر میخوانیم. همین طور خوب است که به او هم اجازه بدهیم که از کلماتش استفاده کند. بین کتاب خواندنها و شعرها مکث کنیم تا بچه هم کلمهای که یادش هست را هر چقدر نامفهوم استفاده کند. سعی کنیم که هر از گاهی به جای اینکه دائم در حال حدس زدن این باشیم که بچه چه چیزی لازم دارد و مشکلاتش را حل کنیم، بهش اجازه بدهیم احتیاجاتش را به کلمات بیان کند.
مخصوصا قبل از سن مدرسه، بچهها خیلی وقتها به چیزهایی علاقه دارند که شاید به نظر ما بزرگترها اصلا سرگرم کننده نباشد. مثلا در یک سنی کمک کردن در چیدن میز، یا آشپزی کردن، باغبانی کردن، جارو کردن و ظرف شستن برای بچهها از هر بازیای سرگرم کنندهتر است. میتوانید از این فرصتها هم استفاده کنید و مهارتهایی را که تا آخر عمر به آن نیاز دارند را با آنها تمرین کنید.