Tag Archives: مدرسه

مدرسه دولتی

ما رفتیم ایران و برگشتیم. اما برای نوشنن راجع به سفر باید اول همه عکسامون رو بیارم رو کامپیوتر و منظم کنم تا بشه خوب بنویسم. امیدوارم که همت کنم.

ولی دو پست قبل‌تر راجع به انتخابمون بین مدرسه مونتسوری و دولتی برای سپهر نوشته بودم و خیلی‌ها ازم پرسیده بودن که آیا آخر تصمیم گرفتم یا نه. خودم نمی‌دونم واقعا چه جوری آخرش تونستیم خودمون رو قانع کنیم. بی اغراق تو یه روز صدبار نظرمون از این ور به اون ور می‌شد ولی بالاخره تصمیم گرفتیم که امسال مدرسه دولتی بره.

همه اون دلایلی که تو پست قبل نوشتم در تصمیم گیریمون اثر داشتند، تفاوت مالی زیاد بین شهریه مدرسه خصوصی و مجانی بودن مدرسه دولتی، اینکه مدرسه تو محله خودمون هست و پیاده می‌شه به مدرسه رفت و آمد کرد و بچه‌های مدرسه و خانواده‌ها همسایه‌هامون خواهند بود، اینکه مدرسه‌ جمعیت بیشتری داره و کلی فعالیت‌های جانبی داره، اینکه ما اصلا این محله رو به خاطر مدرسه‌اش انتخاب کردیم و بهترین مدرسه‌های شهر نزدیکمون هستند.

اما یه عامل دیگه‌ای هم که تاثیر گذاشت در تصمیم نهاییمون این بود که به خاطر اینکه سپهر یه روز دیرتر از موعد مدرسه‌های دولتی به دنیا اومده یه مقدار برای ثبت نامش به مشکل برخوردیم که البته حل شد. ولی باعث شد فکر کنیم که اگر از مدرسه دولتی شروع کنیم و بعد راضی نباشیم رفتنمون به هر مدرسه دیگه‌ای اونقدر سخت نیست. مخصوصا که سه سال تو مدرسه مونتسوری بودیم و می‌دونیم که چی در انتظارمونه. ولی اگر مدرسه مونتسوری بره هم به خاطر اینکه از روند استاندارد مدرسه‌ها پیروی نمی‌کنه و کلاس اول و دوم و سوم مشخصی نداره برگشتن به مدرسه دولتی اونقدر آسون نیست. و حتی اگر راضی باشیم هم نخواهیم فهمید که تصمیم درستی گرفتیم یا نه.

مدرسه ۳ هفته دیگه شروع می‌شه و هیجان داریم که مدرسه جدید چه جوری خواهد بود. حتما راجع بهش می‌نویسم.

 

مدرسه خصوصی یا دولتی

اون بحث ارزیدن و نظر خودم رو بعدا شاید بیشتر بنویسم. گرچه که سوالیه که جوابی نداره و فقط می‌شه حرفای کلی راجع بهش زد.

اما همون طور که گفته بودم یکی از مهم‌ترین تصمیم‌ها، خرج کردن برای تحصیلات بچه است. پارسال سپهر به خاطر یک روز مجاز به رفتن به پیش‌دبستانی نبود. اینه که پارسال از تصمیم گرفتن معاف شدیم و همین مدرسه‌ای که می‌رفت گذاشتیمش. همون موقع بهم گفتن که اگر پیش‌دبستانی رو خصوصی رفته باشه کلاس اول رو می‌تونه بیاد. به همین خاطر تصمیم گیری منتقل شد به امسال.

فکر نمی‌کنم قبلا راجع به سیستم مدرسه‌های اینجا نوشته باشم. دو نوع اصلی مدرسه‌ها مثل ایران دولتی (public) و خصوصی (private) هستند.

مدرسه‌های دولتی بودجه‌اشون رو از دولت می‌گیرند که تو کالیفرنیا ۵۵ درصد از طرف ایالت، ۱۲ درصد از طرف دولت مرکزی و ۲۵ درصد از مالیات خونه‌های اطراف مدرسه و بقیه هم از منابع دیگه میاد. هر دانش‌آموزی بسته به آدرس خونه‌اش به یه مدرسه منسوب می‌شه و اونجا می‌تونه ثبت‌نام کنه. این مدرسه‌های دولتی هم بهتر و بدتر دارند. نزدیک مدرسه‌های بهتر خونه‌ها طرفدار بیشتری دارند و گرون‌تر هستند که البته خودش باعث می‌شه که چون مالیات بیشتری می‌دهند مدرسه‌های اون ناحیه پول بیشتری داشته باشند و امکانات بهتری داشته باشند. البته مخصوصا در محله‌هایی که خانواده‌های با سطح درآمد بالاتر زندگی می‌کنند برای مدرسه پول اضافه هم جمع می‌کنند (مثل همون پول‌ها که تو ایران هم انجمن‌های اولیا مربیان می‌گرفتند!)

مدرسه‌های دولتی تو قوانین و استانداردهاشون تا حد زیادی تابع قوانین ایالتی و مرکزی هستند. گرچه مثل ایران همه مدرسه‌ها کتاب‌ها و مواد آموزشی یکسان ندارند. ولی مثلا در دولت قبلی  no child left behind بود و حالا استاندارد شده common core که  تعیین می‌کنه که بچه کلاس مثلا اول رو که تموم می‌کنه باید چه چیزهایی رو بلد باشه و تمرکز آموزش به چه سمت‌هایی باشه.

مدرسه‌های خصوصی ولی تا حد زیادی مستقل هستند. بودجه‌شون از پول شهریه تامین می‌کنند و تو موادی که درس می‌دهند آزادند.

البته زیر مجموعه مدرسه‌های دولتی مدرسه‌های دیگه‌ای هم هستند که قوانین خاص‌تری دارند که بسته به ایالت و حتی شهری که زندگی می‌کنی فرق دارن.

ما وقتی که ۴ سال پیش خونه می‌خریدیم خب چون مهم‌ترین چیز برامون مدرسه سپهر بود با اینکه از لحاظ مالی خیلی برامون سخت بود تو محله‌ای خونه خریدیم که بهترین مدرسه‌های شهر رو داره. اما حالا که به کلاس اول رفتن سپهر رسیدیم شک کردیم! و مهم‌ترین دلیلش هم اینه که از سیستم مدرسه مونتسوری خیلی خوشمون اومده.

مدرسه public خوبی‌هایی داره که خیلی برای ما جذابش می‌کنه. یکی اینکه به هر حال استاندارد آموزش اینجاست. یکی دیگه اینکه خیلی نزدیکه و پیاده می‌تونیم بریم مدرسه و برگردیم. به همین دلیل، هم‌کلاسی‌های سپهر همسایه‌‌هامون خواهند بود و اگه باهاشون دوست بشه خیلی راحت می‌تونیم با هم رفت و آمد کنیم و مثلا بعد از مدرسه تو پارک محله با هم بازی کنند. بیشتر از همه به خاطر تعداد زیاد بچه‌ها فعالیت‌های جانبی تو این مدرسه‌ها بیشتره. مثل تئاتر و مسابقه دو و نمایشگاه علمی و از این جور چیزا.  تو مدرسه‌های public معمولا تنوع بچه‌ها بیشتره. این البته هم خوبی مدرسه می‌تونه باشه که مخصوصا بچه‌های ما که مهاجر هستیم مثل خودشون تو مدرسه‌شون باشه (مخصوصا محله ما حدس می‌زنم حتما تعدادی ایرانی هم تو مدرسه باشن) و هم اینکه از اول بچه با آدم‌های جورواجور از کشورهای مختلف با سطح درآمدهای مختلف و سطح توانایی‌های مختلف رو می‌بینه. هم بدیش چون تفاوت سطح بچه‌ها از همه نظر می‌تونه خیلی خیلی زیاد باشه.

و خب از همه مهم‌تر همون قضیه پول که با رفتن به مدرسه public دستمون میاد که هم برای همین روزها می‌شه خرج کرد مثلا برای کلاس یا مسافرت و یا تو حساب ذخیره نگه‌ داشت برای زمان کالج رفتن.

و اما مدرسه خصوصی. من البته اصلا مدرسه‌های خصوصی معمولی رو نگاه نکردم. چون لزوما به اینکه وقتی برای جایی پول بدی بهتر می‌شه اعتقاد ندارم ولی همون طور که گفتم از سیستم مونتسوری خیلی خوشمون اومده و مخصوصا احساس می‌کنیم برای سپهر سیستم مناسبی باشه.

تو سیستم استاندارد مدرسه‌‌ها و اون چیزی که ما خودمون باهاش بزرگ شدیم بچه‌هایی که تو یه کلاس هستند همه ازشون انتظار می‌ره که یه مطلب رو یاد بگیرن. کلاس اول خوندن و نوشتن یاد می گیرند. کسی که دیرتر یاد می‌گیره باید خودش رو برسونه و کسی که زودتر یاد گرفته همون‌جا می‌مونه. ولی تو مونتسوری هر بچه‌ای چیزهایی که یاد می‌گیره و روش کار می‌کنه با بچه‌های دیگه فرق داره و با سرعت و علاقه خودش پیش می‌ره. یعنی معلم تک تک بچه‌ها رو در نظر داره و مثلا می‌بینه که یکی اعداد رو خوب یاد گرفته و آماده اینه که جمع کردن رو یاد بگیره پس به اون درس جمع کردن رو می‌ده. حتی اگر دو نفر مطالب یکسانی رو بلد باشن لازم نیست که همه با هم انجامش بدن. مثلا یک نفر صبح که مدرسه می‌ره دوست داره اول کاغذ قیچی کنه، یکی دیگه دوست داره تمرین نوشتن کنه. البته این علاقه به کار تک‌نفری وقتی بچه هستند بیشتره و هر چقدر که بزرگ‌تر می‌شن می‌بینی که دو نفر دو نفر یا تو کلاس دبستانی‌ها گروه‌های بزرگ‌تر دارن یه کار رو می‌کنند ولی تا حد زیادی تو انتخاب اینکه کدوم کار رو بکنند آزادند.

حالا ما موندیم تو اینکه چه جوری بین این دو تا انتخاب کنیم. و حقیقتش اینه که پول یکی از مهم‌ترین (اگه نگم مهم‌ترین) قسمت تصمیم‌گیریه برامون. یه موضوع هم اینه که مدرسه مونتسوری رو ما صدبار رفتیم دیدیم. دو بار خودمون رفتیم و با مدیر و اینا صحبت کردیم. یه بار سپهر رفته سر کلاسشون یه روز کامل بوده. یه بار من و علیرضا رفتیم یک ساعت توی کلاس نشستیم. می‌دونیم معلمش کی خواهد بود. ولی مدرسه public برامون یه قوطی سربسته‌ای هست. فقط یه روز رو گذاشته بودن که جلسه بوده و یه تور سریع تو مدرسه بهمون دادن و از کلاس‌ها هم فقط کلاس‌های پیش دبستانی رو بهمون نشون دادن. اگه شما اطلاعاتی دارین گرچه می‌دونم مدرسه به مدرسه فرق می‌کنه ولی خیلی ممنون می‌شم.

باز هم سال نو

امروز اولین روز سال جدید تحصیلی برای مدرسه سپهر بود. قدیم گفته بودم که برای من سال تحصیلی بیشتر از سال میلادی یا شمسی، احساس سال جدید داره. خلاصه که دوباره سال نو شد.

امسال خیلی فرقی برای سپهر نخواهد داشت. چون تو سیستم مدرسه‌های مونتسوری بچه‌های ۳ تا ۶ سال همه با هم تو یه کلاس هستند.  هنوز معلوم نیست که امسال، سال پیش‌دبستانی براش خواهد بود یا نه. چون دو روز از سن قانونی که کالیفرنیا برای پیش‌دبستانی گذاشته کوچیک‌تره. اینکه ما تصمیم بگیریم سال دیگه بره مدرسه غیر خصوصی و اینکه اون‌ها هم قبولش کنن با اینکه دو روز کوچیک‌تره چیزایه که تو این یک سال باید راجع بهش تحقیق کنیم و تصمیم بگیریم. معلمشون از پارسال عوض شده و باید ببینیم امسال چه طوری خواهد بود.

 

انتخاب مهدکودک

این وب‌لاگ رو خب دوست داشته‌ام همیشه وب‌لاگ شخصی باشه. و از هر دری سخنی. ولی بعد از بچه‌دار شدن بیشتر چیزهایی که نوشته‌ام راجع به بچه‌داری بوده. هر از گاهی هم از دوستان دور و بر می‌بینم که پست‌های قبلیم رو با توجه به سن بچه‌شون می‌خونن که خب حس خوبی می‌ده. چون خودم اون زمان و هنوز خیلی احتیاج به کمک داشتم و دارم و خوبه اگه یه کوچولو هم به کسی کمک باشم. اینه که دوباره وب‌لاگ رو دو ستونی کردم. تو ستون سمت چپ، برچسب‌های پست‌ها رو می‌تونین ببینین. البته کامل نیست و هنوز خیلی مونده که همه پست‌ها رو برچسب بزنم. این جوری شاید پیدا کردن موضوع‌ها راحت‌تر باشه.

یکی از موضوعاتی که ازم زیاد پرسیده‌ان در مورد مدرسه بوده و اینکه ما چه جوری مدرسه سپهر رو انتخاب کردیم و راجع به مدرسه مونتسوری. فکر کنم تقریبا هر پستی که راجع به مدرسه نوشته‌ام الان برچسب مدرسه داره که می‌تونین همه رو بخونین.

اما در مورد انتخاب مدرسه. من فکر می‌کنم انتخاب مدرسه مثل انتخاب خونه یا خیلی چیزای دیگه خیلی شخصیه. با در نظر گرفتن چند تا معیار اصلی که بیشتری‌ها خودشون حواسشون هست بقیه‌اش سلیقه است. یعنی فکر می‌کنم خوبه که در محدوده‌ای که رفت و آمدش و قیمتش براتون مناسبه برین و مهدکودک‌ها رو ببینین. اگه حتی بتونین چندبار برین که خب از همه بهتر. همون طوری که ممکنه کسی از حیاط بزرگ خوشش بیاد و یکی دیگه نیاد یا از خونه دو طبقه خوشش بیاد یا نیاد و به همین دلیل یه خونه رو یکی رو بپسنده و یکی نه، مهدکودک هم یکی از دیسیپلین خوشش میاد یکی نه. یکی از اینکه کلاس شلوغ باشه خوشش میاد یکی نه. یکی به نظرش خوبه که بچه‌ها از همون سن کم یه چیزایی یاد بگیرن و یکی فکر می‌کنه که بچه‌ها تا حد ممکن باید بازی کنن. یکی به نظرش موسیقی خیلی مهمه در آموزش بچه‌ها یکی به نظرش باغبونی. یکی از معلم‌های جوون خوشش می‌اد که شاد و شنگول باشن یکی از معلم‌های مسن که با تجربه و مهربون باشن. این طوری بیشتر از همه چیز می‌تونین انتخابی کنین که بعدتر هم راضی باشین.

چیزایی که خوبه بهش توجه کنین و سوال کنین:

  • برنامه و فعالیت‌های روزانه. معمولا اکثر مهدکودک‌ها یه برنامه‌ای دارن که مثلا اول خوش‌آمدگویی، بعد کتاب خوندن، تغذیه وسط روز، بازی توی حیاط.
  • در راستای همین فعالیت روزانه اینکه چه ساعتی بچه‌ها می‌خوابن و آیا همه مجبورن بخوابن یا نه.
  • برای بچه‌های کوچیک‌تر اینکه برنامه‌شون برای عوض کردن بچه‌ها چه جوریه. خوبه که ببینین که کجا بچه‌ها رو عوض می‌کنن که ببینین تمیز باشه. برای بچه‌های نزدیک سه سال که باید کم کم یاد بگیرن برن دستشویی، هم خوبه که ببینین مدرسه متد آموزشش چه طوریه؟ ایا اصلا تلاشی در راستای یاد دادن می‌کنن یا نه.
  • اینکه فلسفه  و متد دیسیپلینشون چیه. ایا به بچه‌ها تایم اوت می‌دن می‌دن یا نه.
  • توجه کردن به محیط و اسباب‌بازی‌ها. اینکه چقدر اسباب‌بازی‌ها تمیزن. زمین و فرش و موکت اتاق‌ها چقدر تمیزه. آیا اتاق‌ها پنجره دارن و چقدر محیطشون تاریک یا روشنه. حیاط چقدر وسایل داره و چقدر امنه.
  • نسبت تعداد بچه‌ها به معلم. اینجا معمولا هر ایالتی قانون خودش رو داره. ولی اون دیگه حداکثرشه. برای بچه‌های کوچیک‌تر خب هرچقدر این تعداد کمتر باشه بهتره.
  • فلسفه و محدودیتی که برای غذای بچه‌ها هست. اگه خود مدرسه غذا می‌ده لیست غذاشون رو خوبه ببینین. مثلا بعضی مدرسه‌ها در مورد شکر محدودیت دارن. اینجا اکثر مدرسه‌ها nut free هستند یعنی هیچ جور چیز آجیلی مثل گردو، بادوم و مخصوصا بادوم زمینی نباید تو غذای بچه‌ها باشه.
  • اینکه نحوه ارتباط معلم‌ها با شما چه جوری خواهد بود؟ ایا می‌شه هر وقت می خواین برین و بچه‌ها رو ببینین؟ اگه با معلم کاری داشته باشین می‌تونین مثلا بهش ای.میل بزنین؟ اینکه آیا به طور مرتب گزارش از کارهای بچه‌ها دریافت می‌کنین یا نه؟
  • و یک سوال مهم اینکه سیستم قراردادشون با شما چه طوریه. ماهانه است یا سالانه. اگر هر زمانی تصمیم بگیرین که بچه اون مدرسه رو نره می‌تونین یا نه.

همون طور که گفتم هر کسی برای خودش معیاری داره و هر کسی جایی رو می‌پسنده.من اینا رو به ذهنم رسید. شما معیار دیگه‌ای به ذهنتون میاد؟

پدر و مادرها در مدرسه

بعضی چیزا تو مدرسه جدید سپهر رو خیلی دوست دارم. بیشتر از همه طوری که پدر مادرها تو کارای مدرسه دخیل هستند. اصلا نمی‌دونم که اینجا وضع مالی و شغلی پدر مادرها چی هست و شاید دلیل عمده‌اش همین باشه که با مدرسه سپهر تو سن‌دیگو فرق داره. اونجا درصد خیلی زیادی از پدر و مادرها تو شرکت‌های اونجا مخصوصا یه شرکت مخابراتی بزرگ که تو شهرمون هست کار می‌کنند و به نظر همه‌اش سرشون شلوع میاد. اینجا حداقل یه تعدادی هستند که به نظر آزادترن.

تو مدرسه سن‌دیگو از ساعت ۸ تا ۸:۲۵ می‌تونیم بچه‌ها رو ببریم. با ماشین می‌ریم و جلوی در مدرسه صبر می‌کنیم و یکی از معلم‌ها یا پدر و مادری که اون هفته نوبتش هست میان و بچه‌ها رو پیاده می‌کنند و می‌برن تو مدرسه. اینجا صبح‌ها از ساعت ۸:۳۰ تا ۹:۰۵ دقیقه می‌تونیم بچه‌ها رو ببریم. یه تعداد خوبی پیاده بچه‌ها رو می‌رسونن چون خونه‌‌هاشون همین نزدیکه. هر زمانی تو این بین که برسی می‌تونی تو کلاس بمونی تا ساعت ۹:۰۵ که همه با هم شعر خداخافظی از پدر مادرها رو می‌خونن. معمولا بیشتر وایمیسیم و بازی کردن و کارهاشون رو تماشا می‌کنیم. بعضی‌ها کتاب می‌خونن برای بچه‌شون. و خب بعضی‌ها هم با عجله می‌رن.

تو این دو ماهی که ما اینجا بودیم یه بار مدرسه fundraising داشته که با کمک خود پدر مادرها یه سری وسیله یا خدمات جمع شده و بقیه اون چیزها رو براش پول دادن تا یه پولی برای مدرسه جمع بشه. ما چون تازه اومده بودیم و خب می‌دونستیم که قرار هم نیست بمونیم نرفتیم ولی اطلاعیه برنامه رو که می‌خوندم برام جالب بود از مقدار و چیزای جالبی که پدر مادرها برای مدرسه داده‌ان. اگر خودمون بودیم شاید همچین خوشایند هم نبود که علاوه بر پول شهریه باید این طوری هم پول اضافه بدیم ولی از راه دور خوندنشون جالب بود.

اینجا هر هفته تغدیه رو یکی از پدر مادرها میاره. مدرسه سپهر هم همین طوره. البته تو مدرسه سپهر خودشون می‌گن که چی بیاریم. و خیلی تاکید شدیدی رو سالم بودن دارن و همه‌ چیزایی که می‌بریم میوه و سبزیجات هستن. ولی اینجا خود پدر مادرها تصمیم می‌گیرن چی بیارن. میوه همیشه هست حداقل یه نوع ولی خیلی چیزای تیپیکال که بچه‌ها اینجا می‌خورن و بعضی‌هاش پر شکر هست رو هم خیلی دیدم که میارن. تو مدرسه سپهر همون کسی که اون هفته مسوول تغذیه است مسوول پیاده کردن بچه‌ها صبح‌ها هم هست. اینجا همون کس آخر هفته ملافه‌ها و پتوهای بچه‌ها رو که ظهر می‌خوابن روش رو می‌بره و می‌شوره و اول هفته میاره.

تو مدرسه سپهر یه سری برنامه مثلا برای روز مادر، روز پدر، پیک‌نیک سالیانه و اینا هست که اینجا هم هست. ولی مدرسه سپهر هر از مدتی هم برنامه‌های آموزشی هست. بیشتر توضیح راجع به اینکه فلان موضوع خاص تو مدرسه چه جوری تعلیم داده می‌شه ولی اینجا به نظر نمی‌آد همچین چیزی داشته باشن.

و این که واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم. این بود که این هفته اینجا هفته معلم بود. پدر مادرها تعداد زیادی ای.میل زدن و ایده دادن و با هم هماهنگ کردن و یه برنامه برای کل هفته ریختن. یکی از پدر مادرها سه تا گلدون شیشه‌ای خرید و هر کدوم از بچه‌ها دوشنبه صبح یه شاخه گل برای هر کدوم از معلم‌ها اوردن. کلاسشون ۱۸ نفر هستند و این طوری سه تا دسته ۱۸ تایی گل درست شده بود که خیلی قشنگ شده بودند.

IMG_1710

بعد خانواده‌ای ۵ دلار داده بودیم. سه‌شنبه برای معلم‌ها پیتزا گرفتن و سه نفر هم داوطلب شدن که موقع ناهار و استراحت بعدش مراقب بچه‌ها باشن تا معلم‌ها با هم دیگه ناهار بخورن و یه کمی استراحت کنن. چهارشنبه یه صبحونه نون‌پنیری ساده برای معلم‌ها گرفتن. و امروز هم که پنجشنبه بود بچه‌ها برای هر کدوم از معلم‌ها یه کارت درست کرده بودن و بردن.

حالا تو مدرسه سن‌دیگو سپهر تو دفترچه راهنمایی که اول سال می‌دن گفتن که به معلم‌ها کادو ندین. اولین کریسمس  که ما اونجا بودیم من ای.میل زدم و پرسیدم که آیا واقعا هیچ کس کادو نمی‌خره. از ۲۲ نفر کلاس ۴ نفر جواب دادن! یه نفر گفت نه . یه نفر گفت ما می‌خریم دو نفر گفتن اگه تو هماهنگ کنی ما حاضریم پول بدیم که با توجه به استقبالی که از ای.میلم شده بود دیدم بهتره هماهنگ نکنم و خودم یه کارت هدیه خریدم برای معلم‌ها.