Tag Archives: مهاجرت

ایران و درصدهای غلط مهاجرت

این قضیه سایت‌های خبری و روزنامه‌‌‌های ایرانی که خبر رو بی‌دقت و بدون تحقیق می‌نویسند که دیگه خیلی تکراری شده. ولی این خبر رو دیدم حتی قسمت انگلیسی بی.بی.سی . هم نقل کردند و خیلی پخش شده.

من اولش  وی فیسبوک دیدم که چند نفر این خبر رو از قول روزآنلاین گذاشتن که ایران از نظر فرار مغزها از هند و چین هم جلو زد. اولش انقدر تیتر با چیزی که من اینجا می‌بینم تناقض داشت که رفتم دقیق‌تر خوندم و وقتی دیدم گزارش از IMF نقل شده و آمارهای دقیق از اداره گذرنامه امریکا داشت باورم می‌شد. ولی محض اطمینان گفتم یه کم هم تو گوگل بگردم. تنها چیزی که دیدم گزارشی بود از سال ۱۹۹۹ که تنها آماری که از ایران داره اینه که بیشتر از ۱۵ درصد جمعیت تحصیل کرده به آمریکا مهاجرت کرده‌اند و ۲۵ درصد جمعیت تحصیل‌کرده در کشورهای OECD زندگی می‌کنند.

برام جالب بود بدونم این خبر با این عددهای دقیق اصلا از کجا اومده. مخصوصا که قبل‌تر هم کسایی به این قضیه مشکوک شده بودند و بعد شورای امریکاییان و ایرانیان از خود IMF تحقیق کردن و فهمیدن که همچین گزارشی وجود نداشته.

نمی‌دونم شروع این آمار از کجا بوده ولی جالبی قضیه به اینه که تو دست به دست شدن هی به اشتباه‌ها اضافه هم شده. توی سایت مردم سالاری یه مقاله‌ای با این اطلاعات چاپ شده، البته اونجا یه سری از اطلاعات از طریق اداره گذرنامه ایران اومده ولی بعد تو گزارش روزآن‌لاین همین آمار از قول اداره گذرنامه آمریکا نقل شده.

به نظرم به جز اینکه روزنامه‌نگارها خیلی بازخواستی برای گزارش‌‌های غلط نمی‌شوند اینکه نمی‌دونم چرا رسم نیست که منبع خبر رو بنویسند باعث می‌شه که هی این غلط روی غلط اضافه بشه. شاید تو روزنامه چاپی سخت باشه این منبع رو نوشتن ولی تو سایت خبری واقعا کاری نداره به منبع لینک دادن. این کاریه که تعجب می‌کنم حتی سایت‌های خبری خیلی بزرگ مثلا نیویورک‌تایمز و بقیه هم نمی‌کنند.

گلشیفته

دیدم یکی دو جا با دیدن عکس‌های گلشیفته فراهانی گفتن که با روسری خوشگل‌تر بوده و همین مثال رو راجع به میترا حجار و نیکی‌کریمی هم زدند. البته این که چرا انتخاب کردند که روسری نپوشن با اینکه ممکنه برای برگشتنشون مشکلی پیش بیاد یه موضوع دیگه است. ولی در مورد خوشگل‌تر بودن (گرچه من فکر می‌کنم گلشیفته فراهانی بد هم نیست و با نمکه اتفاقا بی‌روسری) یه چیزی که خودم هم تجربه‌اش رو داشتم و دارم بلد نبودنه و جا نیافتادن. ما دخترا یه عمر با مانتو و روسری تمرین کردیم. از دبستان با مامانمون رفتیم خرید، تو راهنمایی و دبیرستان از نقد و تعریف همکلاسی‌ها و پسرهای محله! استفاده کردیم تا یه استایلی پیدا کنیم. حالا هرکی در سطح خودش دیگه. می‌فهمی که اگه مثلا صورتت خیلی گرده روسری رو باید فلان جور نبندی. اگه قدت کوتاهه فلان مانتو بیشتر بهت میاد.

حالا بعد بیرون ایران و می‌تونی دامن بپوشی و پیراهن بی‌آستین تنت کنی و بعد تازه مشکل مو هم اضافه می‌شه. حالا همه چی از اول. باید مدل موهای مختلف، لباس‌های رنگ‌های مختلف رو یکی یکی امتحان کنی تا باز خودت بشی. و البته دیگه نه رفیق دبیرستانت هست که با مسخره کردن یا تعریف کمکن کنه. نه بدتر از همه می‌دونی کدوم لباس‌فروشی احتمال بیشتری داره چیزی مناسب تو داشته باشه. تو آرایشگاه نمی‌تونی خوب توضیح بدی موهات رو می‌‌خوای چه مدلی بزنی. تازه اگه بذاری به عهده خود طرف، معلوم نیست آرایشگر بدبخت تا حالا به عمرش مویی شبیه موهای تو دیده باشه.

البته قبول دارم که آسون‌ترین راهش اینه که یه لباس نیم‌چه شرقی نیم‌چه غربی انتخاب کنی که  exotic* بودنت انقدر چشم ملت رو بگیره که کسی نفهمه خوش‌تیپی یا نه.

بازی پژواک

پژواک منو دعوت کرده بود به بازی سرزمین مادری. اولش فکر کردم این که کاری نداره ولی جدا جواب دادنش سخته. مخصوصا وقتی بخوای جواب‌هات رو توجیه کنی. به همین خاطر من فعلا فقط جواب کوتاه می‌دم شاید یه موقع بیشتر نوشتم. حالا  سوالا اینه:

۱- چه چیزهای خوب و با ارزشی ممکنه باعث برگشتنتون بشه؟ ایران یه سبک زندگی دیگه داره اینجا یه سبک دیگه. در واقع فکر می‌کنم اگه یه موقع بخوایم برگردیم ربطی به هیچ اتفاقی نداره مگر تصمیم خودمون برای اون سبک زندگی.

۲- چه چیزها و یا خاطرات ارزشمندی از سرزمین مادری تون به یاد دارید واسه افتخار کردن پهلوی اجانب!؟ شعر. اصلا اعتقاد ندارم که شعر ایرانی یا زبان فارسی چیز خیلی خاصیه یا مایه افتخار. ولی تا حالا با آدم‌های مختلفی از کشورهای مختلف که حرف زده‌ام هیچ کدوم اون‌قدر که ما شعر در فرهنگمون مهمه و شعر می‌خونیم و بلدیم ندیدم کسی تو زبون خودش این‌طوری باشه.