پیک نیک و فستیوال

يکشنبه هم جای اونايی که نبودن خالی، قضای سيزده به در رو به جا اورديم و رفتيم پيک‌نيک. بچه‌ها گوشت خريده بودن و به سيخ زده بودن. پلو و مخلفات هم درست کرده بوديم و برديم اونجا کباب درست کرديم و خورديم. خيلی چسبيد. هوا خيلی خوب شده بود، البته اولش. بعد يواش يواش سرد شد و ما زود برگشتيم.


شنبه هم قرار بود فستیوال فرهنگ ملل (International Culture Festival) باشه. خب حتما شما هم مثل من این اسم رو ببینین خیال می‌کنین عجب برنامه با کلاسی! البته برنامه جالبی بود ولی من حسابی یاد اون جشنواره کار‌افرینی افتادم. هر کسی یه میزی گذاشته بود و چند تا چیزی که مال کشورشون بود رو اورده بودن. بعضی از غرفه‌ها اسمت رو می‌گفتی و برات به زبون خودشون می‌نوشتن.

چند جا هم نقشه گذاشته بودند که می‌رفتی جایی رو که ازشون اومدی رو روش علامت می‌زدی. ما هم شیراز و کرج رو علامت زدیم رو دو سه تا نقشه! یه جا هم یه نقشه گذاشته بودند و روش دین‌های مختلف رو علامت زده بودند اگه می‌تونستی بگی بهت جایزه می‌دادن. گفتیم به این که کاری نداره. اسلام روی عربستان، مسیحیت و یهودی‌ها رو روی اسرائیل و فلسطین علامت زده بود. یه علامتی هم روی ایران بود. گفتیم خب اینم حتما زرتشتیه. طرف گفت نه. گفتیم شاید انگلیسیش رو درست نمی‌گیم، انواع و اقسام کلمه‌هایی که به ذهنمون اومد رو امتحان کردیم، جواب نداد. مسوولش گفت این‌جا کشورش ایرانه‌ها. می‌گیم بابا ما خودمون ایرانی هستیم. می‌گه خب بذارین خودم بگم بهایی!!!
یه جا هم یه سن (stage) گذاشته بودند که روش برنامه‌های مختلف بود از جمله رقص چینی.

اگه سال دیگه باشه، ما هم باید بریم. دیگه این‌جا واسه خودمون جمعیتی شدیم.

4 thoughts on “پیک نیک و فستیوال

  1. رويا (خودم)

    ا مگه من بد گفتم از جشنواره! همون‌جور که ندا گفت تازه ما خودمون يه تنديس بلورين هم برديم!!! منظورم اين بود که براي تماشا کردن نبود در صورتي خوب بود که توش بودي، تو مسابقه‌هاش شرکت مي‌کردي، هر روز مي‌رفتي چيز مي‌خريدي مي‌خوردي، مثل ما!!

Comments are closed.