امروز آخرین تمرین Java رو نوشتم و فقط مونده که بفرستمش. حل کردن مساله یه طرف، نوشتن توضیحات براش یه طرف. ولی خب اونم تا شب یه چیزی سر هم میکنم دیگه!!!
از آخرین فیلمی که نوشتم راجع بهش هفته پیش Red و A man for all seasons و این هفته New York Stories و American Beauty رو دیدم. که ایشالله حالا که سرم خلوتتر شده حتما به زودی مینویسمشون.
تازگی ها چند مورد واقعا دیدم چهقدر میشه کارا آسون باشه و تو ایران بیخودی چهقدر این ادارات وقت مردم رو تلف میکنن. چند وقت پیش، علیرضا ID دانشگاهش رو گم کرده بود رفتیم مرکز صدور ID . یه کسی پشت کامپیوتر نشسته بود و netID رو پرسید و وارد کرد،5 دلار گرفت و تق زد و کارت صادر شد.
یکی دیگه امروز بود که گازمون قطع شده بود (از دلیلش بگذریم که تقصیر خودمون بود و آبروریزیه!) زنگ زدیم به شرکتش. آدرسمون و اسم و شماره تلفن رو گرفت و حدود ۳-۴ ساعت بعد اومدن گاز رو وصل کردند. البته خب لابد پول نصبش رو میگیرن دیگه :((
چرا قطع شده بود؟
پروژت چي بود؟
– گاز رو بايد ظاهرا به اسم خودمون ميکرديم و ما گفتيم حالا که کار ميکنه چرا بيخود به خودمون زحمت بديم! حالا جريمهاش رو نگيرن ازمون خوبه :((
– پروژه که نميشه گفت، تمرين بود، يه برنامه در طول سال نوشته بوديم که يه سري شکل تو صفحه حرکت ميکردند. حالا بايد يه منوي save as و open هم براش مينوشتيم.
-منم اتفاقا همين کار و کردم ! و جريمم نکردن ولي کلي دعوام کردن!! :))