تقلب

خيلي وقته مي‌خوام اينو بنويسم، بازم راجع به تقلب.
چند وقت پيش بعد از مسائلي که تو دانشکده پيش اومد راجع به تقلب نوشته بودم. ۱ و ۲ و ۳ . اعظم هم راجع به تصميم دانشگاه نوشته بود.
دو سه هفته پيش abc يه گزارش داشت راجع به تقلب تو دبيرستان‌ها و collegeهاي اينجا. از تقلب بچه‌ها با موبايل و ماشين حساب تا پيدا کردن مقاله از اينترنت.
طبق آماری که می‌داد ۳۶٪ از دبیرستانی‌ها حداقل یکبار در عمرشون تقلب کرده‌اند.
و با همه کسایی که صحبت می‌کرد همون دلایل مشابه تو ایران رو می‌دادند. مجبوریم نمره خوب بگیریم تا بتونیم بریم college. تو دانشگاه باید نمره خوب بگیریم تا بتونیم کار گیر بیاریم. بعضی از درسا رو مجبوریم بگیریم و به هیچ دردیمون نمی‌خورن.
یکی از استادای دانشگاه Berkeley وقتی می‌بینه مقالات دیگرانی رو که روی اینترنت گذاشته بوده باز به خودش می‌دن تعجب می‌کنه و تصمیم می‌گیره که یه database از مقالات بچه‌ها درست کنه و هر مقاله جدید رو با اون تطبیق بده. این ایده الان تبدیل شده به سایت turnitin که بیشتر از ۴.۵ میلیون صفحه مقاله رو داره و هر مقاله‌ای رو که بهش بدی با اونا مقایسه می‌کنه و هر جا که بیشتر از هشت کلمه شبیه هم باشن قرمز می‌شه. و الان تو بیشتر از ۲۵۰۰ تا دانشگاه دنیا استادا مقاله‌های بچه‌ها رو با اون چک می‌کنن. طبق آمار این سایت هم ۳۰٪ مقاله‌ها به مقدار قابل توجهی تقلب کرده‌اند.
وقتی این برنامه رو دیدم یاد مقاله نوشتن‌های خودمون تو دبیرستان افتادم. اصلا مگه کسی به ما یاد می‌داد مقاله بنویسیم؟ یادمه تقلب این بود که یه مقاله دیگه رو عینش رو بنویسی ولی اگه حداقل دو تا کتاب و مقاله رو قاطی می‌کردی دیگه تقلب نبود. البته زمان ما که اینترنتی در کار نبود ولی جوری که دیدم حتی تو دانشگاه هم copy paste از چند تا سایت تو اینترنت دیگه آخر مقاله تحقیقی نوشتنه.
و اما نظر خودم، به نظرم تحلیل این‌که چرا این‌جوریه خیلی پیچیده‌ است. این‌که تمرین‌های قابل حل تو طول کلاس داده بشه و این‌که نمره قابل توجهی تو نمره نهایی داشته باشن، استاد‌های حل تمرین در دسترس باشن، درس‌ها انقدر مطالب زیاد و به دردنخور که فردای روز امتحان یادت می‌رن نداشته باشه، این‌که سرنوشت ۱۲ سال و ۴ سال درس خوندنت تو یه امتحان دو ساعته مشخص نشه، این‌که وضع اقتصادی مملکت خوب باشه که همه مجبور نباشن لیسانس و فوق لیسانس و دکترا بگیرن، …. همه اینها خوب. ولی من خیلی با سخت‌گیری تو جلوگیری از تقلب موافقم. نه فقط یه استاد و دو استاد، و نه اینکه یه ترم، دو ترم و بعد ولش کنن. همه دانشگاه و برای یه مدت طولانی. خب هر کاری رو باید یه موقع شروع کرد.

10 thoughts on “تقلب

  1. امیرعباس

    اما گاهي بعضيها آدم رو مجبور به تقلب ميکنن. مثلآ چند ترم پيش يه استاد خيلي خوب جاوا داشتيم، بي اغراق بگم به جز اونهايي که از قبل بلد بودن بقيه جز مقداري تئوري چيزي ياد نگرفتند! من هم نمرم از امتحان بد نشد ولي اگه پروژه رو يه نفر واسم نمي نوشت نمرم خيلي کم ميشد. نتيجه اين شد که بقيهء بچه ها اکثرآ با ۱۱-۱۲ پاس کردن.

  2. noah

    من تقلب رو به خاطر هيجانش دوست دارم. يه بار امتحان نهايي سوم دبيرستان که هيشکي جرئت نداشت تقلب کنه من تقلب کردم.

  3. ستاره

    سلام رويا
    ببينم خيلي وقته وبلاگت رو نخونده بودم
    شما کي شوهر کردي؟
    کي رفتي آمريکا؟
    خواهش ميکنم به سوالاي من جواب بده خيلي برام جالبه:)

  4. Faezeh

    من به نظرم خوب است که مساله را در دو قسمت نگاه کنیم: تقلب دوران لیسانس (!undergrad ) و تقلب در دوره تحصیلات تکمیلی(grad).
    تقلب دوره لیسانس با وجود تفاوت سیستم آموزشی و…، باز هم همه جا هست. از تقلب در Homework تا پروژه و… فکر می کنم هم اساسا به دلیل این که هر درسی را (مثلا ریاضی عمومی) هزاران نفر از دوستها و سال بالایی ها قبلا گرفته اند معمولا هم با همان کتا ب و تمرینها. معمولا هم آدمهای ریادی پیدا می شوند که آن چیز را بلدند و می شود ازشان کمک گرفت. برای همین به سادگی می شود از روی پروژه ها و تمرینهای سالهای قبل تقلب کرد. حالا در ایران ، مردم مرام می گذارند و مجانی کمک میکنند، اینجا باید بروی در یک وب سایت ، پولش را بدهی و فرداش تمیز تایپ کرده بهت جواب تمرینهایت را می دهند.
    ولی خب رواج تقلب در دوران graduate که اصولا قرار است که آدمها واقعا دنبال یادگیری و تولید علم باشند، خیلی اثرات نابود ی دارد. البته فکر می کنم راحت تر هم میشود کنترلش کرد.
    این بودنیمی از انشای من.(خسته شدم از بس فارسی تایپ کردم. شما ها چه کارتان درست است.)

  5. رويا (خودم)

    ستاره! من شما رو مي‌شناسم؟
    بنده تير گذشته ازدواج کردم و مهر هم اومدم اينجا.
    فائزه! نيمه ديگه انشا رو هم بنويس حتما

  6. علي

    خانم رويا ، باسلام و احترام از مطلب شما بسيار استفاده نمودم خصوصا سايت مورد اشاره زيرا من جهت نگارش پايان نامه دوره كارشناسي ارشد با موضوع رازداري آموزشي بدنبال مطلب مي گردم . ضمن تشكر از شما چنانچه در اين زمينه بتوانيد از محل اقامتتان اطلاعاتي برايم بفرستيد سپاسگزارم . شغل من كارشناس حقوقي وزارت آموزش و پرورش است .
    رازداري آموزشي = افشاء سوالات ، تقلب ، تخلفات امتحاني با احترام مجدد

  7. علي

    خانم رويا ، باسلام و احترام از مطلب شما بسيار استفاده نمودم خصوصا سايت مورد اشاره زيرا من جهت نگارش پايان نامه دوره كارشناسي ارشد با موضوع رازداري آموزشي بدنبال مطلب مي گردم . ضمن تشكر از شما چنانچه در اين زمينه بتوانيد از محل اقامتتان اطلاعاتي برايم بفرستيد سپاسگزارم . شغل من كارشناس حقوقي وزارت آموزش و پرورش است .
    رازداري آموزشي = افشاء سوالات ، تقلب ، تخلفات امتحاني با احترام مجدد

  8. دلبر

    اي كاش به جاي اين كه درمورد خود تقلب صحبت كنيد اون رو ريشه يابي ميكردن ودرباره اين كه اصلا تقلب ازچه سني شروع ميشه ودليلش چيه بحث ميكردين

Comments are closed.