IKEA

دیروز قرار بود یک فروشگاه IKEA هم تو شهر ما باز شه. کلی تبلیغ کرده بودند. گفته بودند که به ۲۰۰ نفر اولی که وارد فروشگاه بشن یه صندلی مجانی می‌دند.
ما هم گفتیم بریم ببینیم این‌جور جاها چه خبره. صبح زود هم بریم شاید بهمون یه صندلی هم رسید.
خلاصه ساعت ۷ صبح راه افتادیم. اونجا که رسیدیم تو پارکینگش فقط بیشتر از ۲۰۰ تا ماشین بود! رسیدیم اونجا دیدیم به آدم باحال‌تر از ما (بخونید خل‌تر!!) کم نیست.
خلاصه وایسادیم تو صف. فکر کنم حدود‌های نفر ۵۰۰ ام بودیم. ملت پیر و جوون، با بچه‌هاشون اومده‌ بودند. بارون هم که میومد. خود فروشگاه یه چتر‌هایی رو می‌داد به ملت. البته می‌گفت که لطفا برگردونید!
هر کسی یه کاری می‌کرد، بعضی‌ها با دور و بری‌هاشون حرف می‌زدند. بعضی‌ها کتاب یا روزنامه می‌خوندند، بعضی‌ها می‌خوردند. برای بعضی‌ها هم فضا خیلی رومانتیک بود.
نفر‌های اول صف از دو سه روز پیش اومده بودند اونجا و خوابیده بودند!! البته پنج نفر اول می‌تونستند تو چادری که خود Ikea زده بود و توش تخت و اینا گذاشته بود بخوابند.
ساعت ۹ هم فروشگاه باز شد و خب به ما که صندلی نرسید! رفتیم و showroomهاش رو نگاه کردیم و یه مشت هم خرت و پرت خریدیم و خسته و کوفته برگشتیم خونه.
اینم بگم که هیچ saleای هم در کار نبود!
این عکس صف ورودی و جای تقریبی ما در صف.


این هم صندلی‌ ۹۹ دلاری‌ای که می‌تونست مال ما بشه :(

7 thoughts on “IKEA

  1. سارا

    خیلی با مزه است! چه صف طولانی ای و چطوری شد با اینکه نفر 500ام بودین بازم تو صف وایسادین؟

  2. مينا

    اشکال نداره انشاءالله دفعه بعد از ساعت ۱۲ شب برو؛)
    راستي چقدر اين عکسه قشنگ شده:)

  3. رويا (خودم)

    ديگه ما گفتيم وقتي از نفر ۲۰۱ام تا ۴۹۹ام وايسادن، ما هم وايسيم.
    کجام، يعني چه شهري هستم؟ بنده در حال حاضر در New Haven, CT,USA هستم.

Comments are closed.