آداپتور لپتاپم خراب شده. یعنی فکر کنم سیماش شل شده. اگر بخوام نوش رو بخرم ۶۰ دلاره :(
تازگی چند بار رادیو پیام گوش دادم. به نظرم این خبرنگارها یه تغییری کردن. تا جایی که یادم میاد خبرنگارها کتابی حرف میزدند، مثل اینکه دارن از روی نوشتهاش میخونن. اما تازگی انگار لحنشون خودمونی شده. مثلا «رو» به جای «را»، «بشن» به جای «بشوند» و … .
من کلا میونهام با کتابخونه خوب نیست. تو ایران هروقت از کتابخونه کتاب میگرفتم یادم میرفت پسش بدم و دردسر میشد. اینجا اومدم از این کتابخونههای سر به فلک کشیده استفاده کنم. تا حالا هر کتابی که میخواستم پیدا نکردم :( نمونهاش امروز که رفتم یه کتابی بگیرم. یه کارتی به ما دادن که در واقع هیچ خاصیتی نداره، نه دری باهاش باز میشه، نه میتونم باهاش کتاب بگیرم. فقط مثلا کارت شناساییه. حالا امروز دم در ورودی به قفسههای کتابخونه میگه کارتت رو نشون بده. با علیرضا بودم گفتم با همیم. گفت متاسفم :( علیرضا رفته بود کتابه رو پیدا نکرده بود. منم همونجا که داشتم علافی میکردم تا علیرضا بیاد عینکم رو جا گذاشتم، برگشتم نبود.
آهان راستی بالای وبلاگم رو همونجور که میبینید عوض کردم. نمیدونم چرا به سرم زده بود البته. هنوز نمیدونم لینکهاش رو کجا بذارم به همین خاطر فعلا فقط تو همین صفحه است و حتی تو آرشیوها هم نذاشتمش. به نظرتون قشنگه؟ اگه اصلا قشنگ نیست، بیخود دردسر ندم خودم رو.
My laptop’s power adapter is working so well. I think there’s something wrong with the wires.
Recently I listen to Radio Payam (a 24 hour radio in Iran, which broadcasts news and music alternatively) a lot. I think there are changes in the way reporters talk. As I have noticed they use informal language instead of the very formal language they used to use. (The informal Farsi that people speak is to some extent different from what they write. Some words are pronounced differently, some auxiliary verbs are omitted and …)
My experience with libraries hasn’t been good so far. When I borrow a book, I usually forget to give it back. I even couldn’t use the large library here at Yale. Whenever I have searched for a book, although it’s said “checked in” on the internet, it hasn’t been on the shelf. Today was the worst; they didn’t let me in because I didn’t have my ID with me. Alireza went to look for the book, he couldn’t find it, I left my sunglasses in the lobby where I had to kill time.
As you have seen I have changed the header of my weblog. Tell me if you like it or not.
۱- عینکت رو؟؟؟!!!
2- به نظرمن قشنگه:)
benazare man ke kheili naaz shode.
به نظر من نُقليه مثل رويا کوچولو. واقعا رويا عينکي شدي؟
–کوچولوي بقلي
نه بابا منظورم عینک آفتابی بود. ایشالله دیگه عینکی نمیشم تا ۴۰ سالگی.
be nazare man az ghabi kheili behtare!
می خواستم بگم از کی تا حالا عینکی شدی که دیدم نوشتی عینک آفتابی:D حالا چرا فقط تا 40 سالگي؟!
اون بالا هم قشنگ شده.
چند وقت پيش داشتم فكر مي كردم چقدر جات خاليه ازت كتاب بگيريم!!:)
منم آداپتور لپتاپم رو یه مدت پیش گم کرده بودم. اگه میخوای آداپتور ارزونتر گیر بیاری میتونی روی ebay دست دومشو بخری (باید بتونی حدود 20 دلار گیر بیاری).
این بالا قشنگ تر شده به نظرم. خدا رو شکر ما هم که لپ تاپ نداریم که سیمش خراب بشه!
قشنگ قشنگ مثل خودت.
راستی می خوام بدونم اونجا کتاب خوندن روی رفتار اجتماعی مردمش تآثیر کرده یا مثل اینجا مردم دانششونو قاب میکنن که مبادا ازش کم شه؟
سلام. ما هم آداپتور مان یک بار خراب شده بود. سیم اش سر پیچ(خودت می دانی کجاش را می گویم! ) فرسوده شده بود. تعمیرگاهی (!) هم گفت که اینها را اگر باز کنی و سیمش را عوض کنی دیگر نمی شود بستش و…
ولی ما کردیم وشد. خلاصه تو که فعلا ازش نا امیدی و لی اگر یکی را دارید که می تواند دستش شفا باشد یک تلاشی بکنید. ضرر که ندارد.