تو کامنتها پرسیده بودند راجع به وبلاگهای انگلیسی که میخونم.گفتم یه چیزی بنویسم راجع بهشون. اول از همه اینکه واقعا من خیلی جدی نمیخونم. یه موقع جدیتر میخوندم و میخواستم خودم هم وبلاگ انگلیسی بنویسم و در وبلاگستان اینجا! هم حضور داشته باشم ولی خیلی همت نکردم یا شاید واقعا زیادی سخت بود. الان یه لیست طولانی دارم که از روشون رد میشم هرکدوم چشمم رو گرفت میخونم.
یه سری از وبلاگها که میخونم با اینکه انگلیسی هستند ولی نویسندهاشون ایرانیه. اینا لینکشون همین بغل هست (اونایی که عنوانشون انگلیسیه) الان دقت کردم چقدر کم شدهاند. کاش دوباره بنویسن (جیرجیرک مخصوصا خیلی جات خالیه).
یه سری دیگه وبلاگهای مامانها هستند. این لینک رو تو کامنتها هم دادم. فکر کنم تقریبا هرکسی رو که من تو لیستم دارم اینجا هم هست. تازه اینجا اومده بهترین رو هم انتخاب کرده!
یه تعدادی از این وبلاگنویسها کلی مشهورن و از وبلاگشون پول هم در میارن. مثلا یکی از مشهورترینهاشون dooce هست. این از وقتی وبلاگش رو شروع کرده مامان نبوده. یه دختر مجرد بوده و از اون موقع نوشته تا وقتی که با شوهرش اشنا شده و بعد که ازدواج کردهان. بعد از اینکه تو وبلاگش از رییسش بدگفته بوده رییسش اخراجش کرده. اینم دیگه انقدر مشهور شده بوده که از وبلاگش پول در میاورده و دیگه نرفته کار کنه. الان دیگه شوهرش هم کار بیرون نمیکنه و تمام پول خانوادهشون (دو تا دختر دارن) از این وبلاگ در میاد و یه دستیار تمام وقت هم تو خونه دارن که کاراشون رو رسیدگی کنه.
درسته که این جور وبلاگها درصد خیلی کمی از همه وبلاگهای انگلیسی هستند و اکثرا یه قرون هم در نمیآرن از وبلاگشون. ولی حداقل کسی که وقت خوبی میگذاره و مشهور میشه یه انگیزهای داره که ادامه بده و مثل وبلاگهای فارسی نیست که در بهترین حالتش نفعی که برای نویسندهشون داشتند این بود که از طریق وبلاگشون مشهور شدن و کاری پیدا کردند که برعکس باعث شد دیگه وقت وبلاگ نوشتن نداشته باشن.
حالا که راجع به این مامانهای وبلاگنویس گفتم، راجع به momversation هم بگم. البته تازگی یه کم از رونق افتاده، ولی به طور خلاصه یه سری از همین مامانهای وبلاگی هستن که هر از گاهی یه ویدیوی کوتاه میگذارند و نظرشون رو راجع به یه موضوعی میگن و چون سایت پرطرفداریه کلی هم ملت کامنت میدن. مخصوصا اون اولا خیلی موضوعهای جالبی داشتند. مثلا تلویزیون چقدر بده؟، آیا شما بچهتون رو مذهبی بار میآرید؟، آیا با خانواده شوهرتون رابطه خوبی دارید؟ و یکی از پربحثترین موضوعها، آیا ختنه کردن اشتباه است؟ . در واقع بعد از یه مدتی که این سایته رو نگاه میکردم و دیدم که چقدر خوب میشد که تو وبلاگستان فارسی هم جایی بود که میشد از این تیپ بحثها کرد که ایده اون وبلاگ مهمونخونه رو پیدا کردم که خب نگرفت.
یه وبلاگ دیگه که شاید در دسته وبلاگ مامانها نباشه (گرچه که اونا هم تازه بچهدار شدهاند) و خوشم میاد ازش این وبلاگه. اینا یه زوج جوون هستند که خونهشون رو که چند سال پیش خریده بودند یه ذره دره به دلخواه خودشون تغییر دادند و راجع به این تغییرات مینوشتند. تازگی از اون خونه رفتند و یه خونه جدید خریدند و خلاصه روز از نو روزی از نو! اینا هم جزو اون دستهاین که کار دیگهای نمیکنند و از طریق همین وبلاگ پول در میآرند.
شما هم اگه وبلاگ انگلیسیای میخونید که خوشتون میاد اینجا بنویسین راجع بهش.
جالبه كه من هر وبلاگي كه رفتم كلي بهم خوش اومد گفت و ميگفت خوشحاله كه مطالب وبلاگش واسه من جالب بوده و خوشحال بودن كه من هر روز ميام و بهشون سر ميزنم و نظر ميدم و اونا هم نظرات منو جواب ميدادن.در حاليكه وبلاگ شما اولين وبلاگي بود كه من توي عمرم ميخوندم و تا سال 2005 آرشيو رو خوندم و وقتيكه ديدم دوست نداري كه غريبه اينجا باشه رفتم.ولي برام جالب بود كه از نوشته هات فكر نميكردم چنين طرز فكري داشته باشي.گفتم كه من دنبال پروفايل خانوم ميرزا خاني بودم كه پروفايل عليرضا رو ديدم و از اونجا از وبلاگ شما سر در آوردم.كلا ولي خيلي خوشحالم كه نوشت هاي شما واسه من خيلي مفيد بود.هرچند كه من با بعضي از آمريكايي ها از طريق ايميل و تلفن در ارتباطم،يادداشت هاي يك هموطن كه از ايران مهاجرت كرده به اونجا برام خيلي مفيدتر بود.در هر حال از بي توجهي تون به خواننده هاتون ناراحت نيستم و به عقيده شما احترام ميزارم.بهترين ها رو براي خانواده سه نفره تون آرزو دارم
راستي رويا خانوم با اينكه شما ما رو به عنوان يه دوست حساب نكردين،اما وقتي رفتم وبلاگ سبك وزن و ديدم كه واسه اون مسابقه نظرخواهي وبلاگ ها يه مطلب گذاشته بود كه ما ارزش يه نصفه قلب رو هم نداريم،من از 5 تا وبلاگي كه ميتونستم راي بدم توي دوتاش آدرس وبلاگ شما رو نوشته بودم.اينم گفتم كه بگم من از چيزي خوشم بياد اصلا برام مهم نيست كه صاحب اون چيز چه حسي نسبت به من داشته باشه.چيزي كه قشنگ باشه هميشه برام قشنگه.البته به سبك وزن هم راي دادم:دي
رويا خانوم بعضي وقت ها فكر ميكنم اين اينترنت در ايران فعلي چه فايده اي داره؟واقعا چه فايده اي؟من كه با اين اي دي اس ال كه گرفتم(صبا نت) هيچ كدوم از فيلتر شكن ها كار نميكنه.هيچ كدوم از عكسهايي كه توي وبلاگت گذاشتي لود نميشه،همينطور خيلي از وبلاگهاي ديگه كه خارج از كشورن مثل بچه هاي وبلاگي دوبي،هرچي لينك توي مطالب گذاشتي همينطور.همش يه صفحه ي مزخرف باز ميشه:با استناد به قانون جرايم رايانه ای دسترسۍ به تارنماۍ فراخوانده شده امكان پذير نمۍ باشد..نميدونم پس اين world wide web رو چطوري معني كنيم تا بشه اين همه سانسور رو تحمل كنيم.راستي كارايي كه بچه توي 5 تا 8 ماهگيش انجام ميده و تغييراتش خيلي جالبه.ايليا بچه ي خواهرم كه گفتم من اسمشو انتخاب كرده بودم تقريبا سه ماه از سپهر بزرگتره
Haha what a coincidence. NY Time’s Magazine published a (somewhat) similar story today. http://www.nytimes.com/2011/02/27/magazine/27armstrong-t.html?_r=1&hpw